کتاب بهشت
http://casimir.kuczaj.free.fr//Orange/afganski.html
حجم 18
خدای من، به من قدرت بده شما که تمام منفوری که من احساس می کنم را می بینید نوشتن ، به نقطه ای که ،
-اگر این بیم و بیم مقدس نبود ناراحتت میکنم
-من ديگم يکي رو نمي نوشتم کلمه.
خصوصی سازی های طولانی شما به من پس می دهد احمق و قادر به انجام هر کاری. در نتیجه من نیاز به کمک زیادی برای قرار دادن بر روی کاغذ آنچه شما آیا در گوش من زمزمه خواهد کرد. دستت رو بده به من و همیشه با من بمانید.
من در الهی ادغام شدم من و ویل سعی کردیم ازش تشکر کنم خدا
-براي تمام کاري که اون انجام داده ایجاد
-از روی عشق به موجودات
فکر کردم به من آمد
- که این روش دعا نمی کند عیسی من را خشنود نمی کند و
-که محصول خالص تصور من.
حرکت در من، همیشه من عیسی مهربان به من گفت:
دخترم، بايد بدوني
- چه چیزی را به لطف خدا برای همه چیزهایی که او ایجاد شده است به دور از ناخوشایند خدا،
-که اون به جای حق الهی و یکی از اولین وجاهت موجودات.
خلقت بود ساخته شده از عشق به موجودات. عشق ما به آنها خیلی عالی بود که،
-انگار که بوده لازم
-ما می توانستیم ایجاد کنیم بسیاری از آسمان ها، خورشیدها، ستاره ها، زمین ها، دریاها، گیاهان، و غیره، که قرار بود موجوداتی وجود داشته باشد،
از به طوری که هر یک از جهان خود را داشته باشد.
در واقع، در ابتدا، آدم بود فقط برای لذت بردن از مزایای خلقت.
چه می شود اگر ما ضرب نشده است جهان ها هستند
-چون در واقع
-هر موجودی می تواند لذت ببرید کاملا از خلقت به عنوان اگر آن را او بودند پاک.
"چه کسی نمی تواند بگوید
"خورشيد من است" و لذت بردن از نور خود را به همان اندازه که او می خواهد،
یا "آب من است" و به اندازه ای که نیاز دارد از آن استفاده کند،
یا "زمین، دریا، آتش، هوا، از من هستند"، و به همین حال؟
اگر بعضی چیزها ممکن است در انسان فاقد,
یا اگر زندگی او گاهی اوقات سخت است، به خاطر اينه که به خاطر اينه که
-مانع دسترسی به منافع من،
- اجازه نمی دهد چیزهایی که من ایجاد می شود سخاوتمندانه به موجودات بی احترام.
"همه چیز ایجاد شده نشان عشق خدا به موجوداتش است،
اینها وظیفه ابراز عشق و قدردانی خود را به خدا برای این سود بزرگ. این حتی اولین وظیفه آنها است به خالق.
عدم انجام این وظیفه یک تقلب بزرگ از طرف آنها در برابر خالق خواهد بود.
"این وظیفه بسیار مهم است که مادر آسمانی من،
-کسي که خيلي تو قلبش بود شکوه ما، دفاع و منافع ما،
-همه چيز خلق شده رو پشت سر مي ات از کوچکترین تا بزرگترین، برای، از طرف همه موجودات، مهر و موم بر روی آن قرار
از عشق،
از شکوه و
با تشکر از محل از خالق.
در در ادامه مادرم، انسانیت من همچنین انجام این وظیفه مقدس.
این باعث شد پدرم تا با انسانیت گناهکار مهربان باشم. وجود دارد پس دعاهای مادرم و من
نه آیا شما همچنین نمی خواهید به تکرار این نماز؟
راستش، به همين خاطر تو رو گرفتم به نام به زندگی در خواهد شد من :
برای شما به همکاری با ما و
برای شما به تکرار اعمال ما"
بعد از این سخنان عیسی، من شروع کردم به رفتن از طریق تمام چیزهایی که ایجاد شده به منظور وابستگی به هر یک از مهر و موم
از عشق،
از شکوه و
قدردانی
اختصاص داده شده به خالق به نام همه موجودات.
به نظرم رسید که مهر و موم ها رو ببینم
-از مادر من و
-از عیسی عزیزم
این مهر و موم
ایجاد با شکوه هماهنگی بین آسمان و زمین
اتصال خالق به موجودات.
اونا مثل سوناهای کوچک و لذت بخش.
عیسی شیرین من اضافه کرد:
دخترم، همه چيز نتیجه ایجاد شده از یک عمل از ما خواهد شد. آنها نمی توانند جای خود و نقش خود را تغییر دهند.
آنها مانند آینه هستند تأمل در ویژگی های خدا:
برخی از قدرت آن،
دیگران زیبایی آن،
دیگران خوبی او،
دیگران آن را،
دیگران نور آن، و غیره.
آنها می گویند در صدای خاموش خود به مردان چقدر خدا آنها را دوست دارد.
مثل بقيه موجودات، انسان توسط یک عمل از ما خواهد شد.
با این حال ، در مورد او بیشتر وجود دارد :
-اين يکي از ما است سینه
-بخشي از خودمون
ما آن را با ایجاد یک ویی آزاد،
به طوری که می تواند رشد کند به طور مداوم در زیبایی، حکمت و فضیلت.
در شبیه ما، او می تواند ضرب کالا و فضل خود را.
اوه! اگر خورشيد يک ويدي داشت رایگان و می تواند دو خورشید را از یک، چهار تا با شروع از دو، چه افتخاری،
-چه افتخاری بهش نمی داد خالق آن و
-چه افتخاری به خودش نمی داد؟ نه به خودش؟
"اشیا چه چیزهایی را ایجاد کردند قادر به انجام
-چون اونا هيچ وکي رایگان و
-چون اونا ایجاد شده برای خدمت به انسان.
تمام عشق ما بوده است روي انسان ها تمرکز کرده ما همه خلقت را قرار داده در دست او. ما همه چیز را با توجه به سازمان یافته از او،
تا بتواند از ما استفاده کند به عنوان تخته پرش کار می کند
به ما نزدیک شود،
می دانم و ما را دوست دارم.
همچنین چه درد ما نیست
-وقتی که ما آن را در زیر اشیای ایجاد شده،
-وقتي روح زيباي اون رو مي بينيم زشت با سین، وحشتناک به این بنگر!
انگار همه چيز ما کافی نبود
-تا عشق خود را نسبت به انسان، و به منظور حفظ آزادانه خود را،
-ما با ارزش ترين هديه رو بهش داديم
ما خواهد شد.
ما این هدیه را به عنوان یک اصل اول به او داد
از زندگی او و
از اعمال خود را.
داشتن برای رشد در فضل و زیبایی، او تا به حال نیاز به این عالی خواهد شد. این
-فقط مجبور نبودم نگهش دارم شرکت به انسان خود را، اما
-بايد جايگزينش مي کردم تا عملش رو هدایت کنه
افسوس که انسان نفرت اون هديه ي بزرگ او حتی نمی خواست او را ب شناسد.
تا اون مرد وی را به عنوان اصل زندگی او می پذیرد،
- آن را به طور مداوم رشد می کند در فضل، در نور و زیبایی،
-هدف اصلي رو برآورده مي کند خلقت، و
-ما از طريق اون افتخار رو دريافت مي کنيم که به دلیل ما برای همه خلقت است.
من در الهی ادغام شدم ویل و با عشقی که داشتم، عیسی را ستایش کردم همه که در خلقت او برای نژاد بشر انجام داده است.
به منظور دادن ارزش بیشتر به عشق من، عیسی در من نقل مکان کرد و شروع به من را در کاری که انجام می دادم همراهی کنید.
اون بهم گفت:
دخترم، همه چيز ایجاد شده برای انسان ساخته شده است. این چیزها پا ندارد، اما کار می کنند.
آنها حرکت
-يا اون مرد رو پيدا کنم
- و یا به توسط پیدا شود او.
نور خورشید ارتفاعات آسمان را ترک می کند تا به انسان بیاید، روشن و گرم آن.
آب شروع به به آن را تازه کردن، به آن را فرو نشاند تشنگی او و حتی داخلی خود را وارد کنید.
دانه ها دم کرده به داخل کشور برای تولید میوه های خود را به نفع انسان است.
هیچ چیزی ایجاد شده وجود دارد که یک جاذبه را احساس نمی کند، یک حرکت، نسبت به بودن که توسط خالق برای او در نظر گرفته شده بود.
من تماشا خواهد کرد
-به چه سفارش و هماهنگی در همه جا در خلقت
-به نفع مرد.
با این وجود ، که با تشکر از من آیا که او را پیچ
نور خورشید برای روشن کردن و گرم کردن آن،
آب برای از بین رفتن تشنگی او،
نان برای دیدار با گرسنگی او،
گل و میوه ها برای راحتی، و
خیلی بیشتر برای خوشبختی اون؟
از آنجا که من می کند همه چیز برای انسان،
اين درست نيست که انسان بايد آیا همه چیز را به انجام خواهد شد من؟
"اوه! اگر شما می دانستید که حزب چیزهایی ایجاد شده وجود دارد که من می آیند برای خدمت به موجودی که زندگی می کند در من خواهد شد!
من خواهد شد عامل در موجودات و من خواهد شد عامل در چیزهایی که ایجاد شده
بوسه با محبت و
خواندن سرود عبادت به خالق برای شگفتی بزرگ خلقت.
چیزهایی که ایجاد شده اند احساس افتخار زمانی که آنها در خدمت یک موجود است که در وییل زندگی می کند که آنها را زنده می کند.
از طرف دیگر، من آیا احساس آلفلویت را تجربه خواهد کرد
-در مقابل همان چیزهایی که ایجاد شده
-وقتي که اونا بايد خدمت کنند موجوداتی که در من زندگی نمی کنند.
این توضیح می دهد که چرا عناصر گاهی اوقات ایستادن. در برابر انسان
-که بهش ضربه مي زدم و
-تا مجازاتش کنه
این عناصر احساس برتر از انسان، چرا که دومی خود را قرار داده است در زیر آنها را با ترک خواهد خالق.
خود به این وی وفادار مانده اند از آغاز خلقت.
بعد از این سخنان عیسی، من شروع کردم به فکر کردن در مورد
جشن فرض مادر آسمانی من.
با یک تن حساس و لمس کردن، شیرین من عیسی به من گفت:
دخترم
نام واقعی این تعطیلات باید جشن الهی باشد.
این خواهد بود که انسان است که
-بهشت بسته،
-روابطش رو با خالق قطع کرد
-در رو به روی بدبختی باز کرد و رنج و
- به پایان رسید حزب که موجودی بود برای لذت بردن از.
مادرم ملکه
-با انجام مداوم وساطت خداوند
-ميشه گفت که زندگي اون نبود نسبت به وسوال الهی -،
-آسمان ها رو باز کرد و دوباره باز کرد در بهشت جشن با موجودات.
هر عملي که اون مي کرد در ويلياي بزرگ
این یک جشن در بهشت بود،
خورشید تشکیل شده به ستایش این جشن، و
ملودی ها ایجاد شدند تا اورشلیم آسمانی را بداهه بپزد.
علت واقعی این جشن ها این بود:
وسع ابدی در مادر آسمانی من فعالیت می کند.
این میل
-کار می کرد شگفتی در او که آسمان و زمین را شگفت زده کرد،
-اونو به زنجیر کشیدن خداوند با پیوندهای حل نشده عشق، و
-خوشحال کلمه در bosom حتي از طرف مادرش
فرشتگان، ريه دار تکرار شده:
"چنین مقدار زیادی از کجا می آید؟ شکوه، چنین افتخار، عظمت و شگفتی در اين موجود؟
این اما از تبعید می آید!"
شگفت زده و در حال هزج و تپش، آنها تشخیص داده اند که آن را به عنوان یک وی از خالق خود را که در او کار می کرد، و آنها گفتند:
"مقدس، مقدس، مقدس! افتخار و شکوه و افتخار به وساطت پروردگار ما! سه زمان مقدس است که او را ترک این عالی خواهد شد در آن عمل!"
مهمتر از همه، این ویل من است که در جشن جشن فرض مادر مقدس من.
این ویول من که مادرم را بلند کرد تا چه قدی. هر اتفاقي که ممکن بود براي اون بيفته
-چيزي نبود
-بدون عجایب که ویه من تو اون کار ميکرد
اين ويه من است که او
باروری در نظر گرفته شده الهی و
او را مادر ساخته شده از کلمه.
این خواست من بود که آن را انجام داد
-همه موجودات رو در آغوش مي هد
-تبدیل به مادر از همه و که هر کدام را با عشق مادری الهی دوست داشته باشم. اين ويه من است که او را ملکه همه موجودات ساخته شده است.
وقتي مادرم رسيد در بهشت در روز فرض،
-ويلي من خيلي خوب بود افتخار و افتخار برای همه خلقت
–و یک جشن بزرگ، که از آن زمان متوقف نشده است، در بهشت آغاز شد.
درست است که بهشت قبلاً توسط من باز شده بود
و اگر چه بسیاری از قدیسان وجود دارد. در حال حاضر در بر داشت،
آن زمان است که ملکه ي هيالي، مادر محبوب من، به بهشت آمد که آغاز شد این جشن بزرگ از من خواهد شد.
مادرم اولين هدف بود از این جشن، او که در آن من خواهد شد
-شگفتی های زیادی انجام داده بود و
-کسي که اونو کاملاً مشاهده کرده بود در طول زندگی زمینی خود را.
اوه! همانطور که همه بهشت ستایش ارل ابدی
-وقتي وسط حیاط ظاهر شد آسمانی
-این ملکه عالی همه چیز رو بهم زده از نور خورشید از الهی خواهد شد!
ما اونو ديديم که همه با قدرت فیات عالی، از آنجا که یک واحد وجود ندارد ضربان قلبش
که این فیات روی آن نبود چاپ شده است.
شگفت زده، همه انسان ها ستاره ها به او نگاه کردند و گفتند: «برو بالا، دوباره برو بالا. بالاتر!
درست است که او که بسیار افتخار فیات عالی
که توسط آن ما خودمان را پیدا کنید ما خودمان در سرزمین پدری آسمانی،
-بلندترين تخت رو داشته و
"شايد اون ملکه ما باشه"
بالاترین افتخاری که دریافت کرد اون روز اين بود که
ويلياي الهی بود توسط او افتخار."
روزهای من بیشتر و بیشتر تلخ می شوند به خاطر محرومیت عیسی شیرین من.
من تنها با وي خواهد ماند
این میراث گرانبها که بسیاری از بازدیدهای او را به روح فقیر من را ترک کرده اند.
در اینجا من در حال حاضر همه تنها
کاملا فراموش شده توسط کسی که تمام زندگی من است.
با این حال ، به نظر من که آن را ندارد ممکنه بدون من باشه و من بدون اون نبودم چه اتفاقي براي کسي افتاد که اينقدر من رو دوست داشت؟
چه چیزی است من چي کار کردم که اون من رو ترک کرد؟ آه! عیسی مسیح برگرد، برگرد، من دیگر نمی توانم آن را بگیرم!
در حالي که متاسف بودم بنابراین
که اون کسي که بود رو از دست داده تمام امید و شادی من،
عیسی خود را بر من تحمیل کرد
به طوری که من می توانم اعمال خود را در ادامه وی خواهد شد شایان ستایش خود را.
اون تقريبا مانع از اين شد که من از محرومیت او شکایت کنید.
این باعث شد که من وحشت زده کنم بدون کوچکترین راحتی، نه آسمانی و نه زمینی.
در حالی که من در این ادامه داد من از رنج و عذاب است که عیسی مسیح در طول اشتیاق خود را تحمل فکر. خود را به طور خلاصه نشان می دهد، اون بهم گفت:
دخترم
از طریق رنج های من، من هميشه مثل قبل بودم
-نگاه من هميشه بود شیرین
-صورتم هميشه آرونا بود
-حرف من هميشه آروم و ارزشش رو داره
من چنین برابری داشتم به روش من که مردان می توانستند تشخیص دهند که من رستگاری آنها فقط با دیدن من بود رفتار.
اگر چه، با شدت خود را و تعداد آنها،
رنج من چیزی داشت برای از بین کردن کامل من، این طور نبود.
در ميان دشمنانم
-من مثل خورشيد مي خورم با مهیج
-با آرامش من رفتار معمولي و صلح آميز من
به طور مداوم برابر باشید به خود
مناسب به خدا و درست است پسر خدا.
این روش بودن
-یک شخصیت الهی را نشان می دهد در قلب و
- خلوص آن را نشان می دهد و مقدساتش
از طرف دیگر، خلق و خوی ناپایدار
-یه قلب رو آشکار می کند با شور و شوق و
- باعث می شود فرد ناخوشایند برای همه.
منه بنابراین توصیه می کند شما را به همیشه همان:
-با من هم همينطور
-همينطور با تو و
-با بقيه هم همينطور
- همان نیز در رنج
از جمله در رنج محرومیت از من.
همان اگر این محرومیت در شما و اطراف شما ابرهایی از درد رفتار برابر شما
نور خواهد بود که این ابرها را پراکنده خواهد کرد و
آشکار خواهد شد که ، اگر چه که پنهان است، من در تو زندگی می کنم."
بعد از اين حرف ها عیسی شایان ستایش،
من ادامه دادم تامل در رنج های خود را در طول اشتیاق خود را، با، در قلب من، برجسته محرومیت او.
اون سکوت کرده بود و انگار پریشان که او ترفند من را برانگیست. بهش گفتم:
"عشق من، چرا می ماندی سکوت؟ به نظر من که شما نمی خواهید به صحبت کردن با من دیگر، و یا حتی رازها و اندوها را به من ببخش.»
همه مهربانی، هر چند پریشان، او به من گفت:
"دخترم، سکوت می گوید بعضي وقت ها بيشتر از کلمات سکوت تصمیم است
-از کسي که نمي خواد بازدارنده
-پدری که با پسر او را دوست دارد بسیار
در میان موضوعات دیگر که بی باک نشان می دهد و او می خواهد برای اصلاح.
آیا شما فکر می کنم که
-وقتي که من به دم تو نمي آیم و
-وقتي که تو رو درگير نکنم براي رنج من، هيچ معنايي ن داره؟
آه! دخترم، کاملا برعکس، که چیز بزرگی است! وقتی که من نمی آیم،
این که عدالت من با مجازات برای اعتصاب پر شده است مرد:
-همه ي شراي گذشته
-زلزله،
-جنگ ها،
چند چیز در مقایسه
-اون اتفاقاتي که داره مي ياد
-از جنگ بزرگ و انقلاب هایی که در حال آماده شدن هستند.
مردها مرتکب خيلي از جرم ها ميشند که آنها سزاوار نیست
-که مجبورت میکنم توش شرکت کنید رنج های من برای آزادی آنها از مجازات آنها سزاوار.
بنابراین، صبور باشید:
من خواهد شد برای جبران عدم حضور قابل مشاهده من ، حتی اگر ، پنهان ، من من در شما هستم.
اگر من این کار را نمی کردم، شما صلح برای ادامه خود را ندارد تورهای معمول در من خواهد شد.
در حقیقت، این من هستم که در تو پنهان شده ام، این تورها را انجام می دهد شما چطور. شما آنها را با کسی که نمی بینید انجام دهید.
وقتي عدالت من تمام شد با مجازات ها، من مثل قبل خواهم آمد.
توسط پس شجاع باش، منتظر من باش و نترس.
وقتي داشت با من حرف مي زد
من خودم را از من بدن در میان کشورها. تقریبا در همه آنها، شما می توانید ببینید
-بعضي ها آماده سازی برای جنگ،
-اختراع تکنیک های جدید از مبارزه با ترس را برانکارد فقط به آنها را ببینید.
کوری بزرگ مردان
-باعث شد که اونا به عنوان حیوانات و
-مانع از اين شد که اونا اين رو ببينند صدمه زدن به دیگران، آنها خود را صدمه دیده است.
بعدش، همه ترسيدم، من بدنم را بدون عیسی من دوباره یکپارچه کرد و با یک میخ در قلب من،
چون اون من رو ترک کرده بود همه به تنهایی.
من درد داشتم شیرین من عیسی به من نقل مکان کرد.
آه در حالت رقت انگیز من، او به من گفت:
"دخترم، آرام باش، باش آرام، من در شما هستم، من شما را ترک نمی کند! راستی چطور می توانم شما را ترک کنم؟
نگاهی انداختن ويه من همه جا هست
اگر شما در وي راس من هستي، من جایی برای رفتن به فاصله خودم را از شما. او باید وی را محدود کنم، که غير ممکنه
بنابراین
-مطمئن باش که من تو رو نداشتم چپ و
-خودت رو بيشتر و بيشتر در هي،
به روش معمول من،
-من عیسی شیرین خود را همراهی کردم در رنج های اشتیاق او،
-من شکنجه هایی که اون بهم داده بود رو بهم پیشنهاد دادم محرومیت
به عنوان نشانه ای از عشق من برای او و به او آرامش.
خدای محبوب من بلند دست راست در درون من.
با انگشتانش، او اجازه جریان از خون و نور بر روح فقیر من تا تحت تاثیر قرار با عذاب محرومیت او، به نقطه ای که عیسی بود نقل مکان کرد.
تا بهم آرامش بده، اون گفت:
دخترم، شجاعت، نترس گام.
اون کسي که تو ويه من زندگي مي کند در مرکز انسانیت من.
چون، به همان شکلی که
خورشید در مرکز حوزه آن،
الهی من در مرکز انسانیت من.
و به همان شیوه، بدون ترک حوزه خود را که در آن او تاج و تخت با بزرگي،
-خورشيد نورش رو پخش مي کند همه جا روی زمین،
-وسوال الهی من در من بشریت بر هر فرد تابش و
در هر جای روی زمین.
همانطور که مرد پیوند خود را شکسته بود با وسوال الهی،
-مناسب بود که از طرف اون
-انسانیت من اولین گام برای بازسازی این لینک.
بنابراین،
-با زندگي اون، حرف هاش و حرف هاش رنج و عذاب
-انسانیت من برگشته مرد به خالق خود
- به طوری که آن را دوباره سازگار به ترتیبی که برای آن ایجاد شد.
و
با این واقعیت است که روح زنده در وی خواهد بود در مرکز انسانیت من، همه که که من انجام داده ام و رنج می برد نسبت به این روح جهت:
اگر اون ضعیفه، من بهش قدرت می دم،
اگر آن را از بین می رود، خون من و آن را به زیبایی،
دعاهای من اونو حفظ می کنن
بازوهای من او را محکم نگه دارید و میوه کار من را بپوشانند. به طور خلاصه، همه چیز در حال تبدیل شدن به دفاع و کمک به این روح است.
و به همین دلیل است که فکر کردن از رنج های من است به عنوان طبیعی برای شما:
-از وقتي که تو با ویی من زندگی میکنی
-رنج های من تو رو به عنوان ابرهای نور و فضل.
در حوزه من بشریت ، من خواهد شد محل
-کارم، قدم هام، حرف هام خونم، زخم هام، انده هام و
-هر کاري که کردم مثل تو اقدام به چالش انسان و
به او کمک و وسیله لازم
برای او نجات داده شود، و برگرد به بهانه ي ويه من
اگر من به چالش کشیده شده بود اون مرد مستقيماً ميترسيد در عوض، من انتخاب شده برای جذب او
با همه چیز من به دست آورد و رنج می برد
به عنوان بسیاری از تشویق و از وسیله
تا اونو به آغوش من برگردونه
زندگی در مرکز انسانیت من،
روحي که در ويول من زندگي مي کند
استفاده کامل از میوه های همه چیز کاري که من کردم و زجر زدم
من متوجه کاملا در آن هدف که برای آن بود ایجاد شده است.
به عنوان به او که در وی زندگی نمی کند،
-او به خوبی می تواند پیدا کردن راهی برای نجات، اما
-از همه میوه ها لذت نمی برد خلقت و رستگاری."
دنبال کردن این کلمات از من دوست داشتن عیسی مسیح، من به او می گویم:
"عشق من، من گیج شده ام:
شما به من بگویید که من در ویل شما زندگی می کنند و بعدش تو من رو ترک کردی آه! چه مرتد خشنی به من تحمیل میکنی
شما فقط نفس زندگی رو در روح بیچاره ام نگه دار از وقتی من رو ترک میکنی همه چیز تغییر میکنه
I دیگر مرا نمی شناسد، همه چیز در من می میرد: نور می میرد، عشق می میرد.
اوه! لطفاً داشته باشد ترفند من و هرگز به من ترک; من دیگر نمی توانم آن را!" قطع من و آه، ج عیسی منبه من گفت:
دخترم، آروم باش
این کلمات را متوقف می کند که به من صدمه دیده است قلب.
اوه! چگونه من می خواهم برای حذف این ناخن از قلبت
من می دانم، برای او که مرا دوست دارد، این ناخن غیر قابل تحمل است: آن را به طور مداوم می کشد بی رحمانه.
لش رها کردن این فکر که من می توانم شما را ترک کنند. تو باید متقاعد کردن
-که من تو رو ترک نکنم ، اما
-که من عميق تر غرق ميشم در شما و
-که من در سکوت کشتی کوچک روح شما.
حقیقت این است که هیچ چیز در شما تغییر نکرده است:
هر چيزي که اونجا بود هنوز هم وجود دارد در جهت کامل.
تنها چیزی که لازم است یک حرکت کوچک از من است برو، و من با تو هستم.
"و بعدش، چطور مي تونم ترکت کنم؟
اون کسي که ميل من رو انجام مي دهد و در آن زندگی می کند به طور کامل متصل
با روابطی که به هم نزدیک می شود
-موجودات به خالق،
-روح ها نجات پيدا کردن رستگاری، و
-روح هایی که در آن زندگی می کنند به پناهگاه.
ویه من همه اینها را مهر و موم می کند اون موجود رو از من جدا نمیکنه توسط بنابراین، مطمئن باشید که عیسی شما نمی خواهد هرگز ترک نمی کند."
همانطور که او گفت که،
من اشعه هاي نور زيادي ديدم آمدن به قلب من.
-بعضي ها با هم مرتبط بودند به همه چیز خلق شده،
- دیگران به همه که عیسی مسیح انجام داده است و رنج می برد، و
-بقيه به ساکرامنت ها
اجازه دهید همه آن را برای شکوه و افتخار خدا باشد، خوب از روح من و از همه روح! آمین
مثل همیشه من در مقدس ترین خواست خدا ادغام شدم. در حالی که من مشغول قرار دادن "من شما را دوست دارم" در تمام چیزهایی که ایجاد شده بود ، من می خواستم به
-که عیسی من می بیند و می شنود تنها این من شما را دوست دارم، و یا دوباره
-که اون همه چيز رو مي بينه و مي شنوه از طریق این من شما را دوست دارم.
یک فکر به من آمد در روح:
"من مثل یک کودکی که نمی داند چگونه چیزی غیر از استخوانی کوچک خود را می گویند آموخته با قلب. چه این من شما را دوست دارم به طور مداوم با قافیه تکرار شد؟"
بعدش، از داخل کشورم به وجود اومد عیسی شایان ستایش من خود را نشان داد
-با چاپ دوستت دارم در تمام شخص الهی خود را:
-روی لب هاش، صورتش پیشانی اش، چشمانش، سینه اش، دست هایش، نوک انگشتانش -به طور خلاصه در همه جا.
اون با ملايمت بهم گفت:
دخترم، تو نيستي خوشحال
-که هيچکي از "من" تو دوستت دارم" گم نشده است، اما
-اون، بلکه، همه اونا تو من چاپ شده؟
و آیا شما می دانید همه خوب است که از آن می آید؟ نتايج؟
شما باید بدانید که زمانی که یک روح تصمیم می گیرد
-تا کار خوبي انجام بدم
-تا یه فضیلت رو به کار برسونم
آن را می دهد تولد در قلب او بذر این فضیلت.
توسط عاقبت،
-با تکرار کردن کارش
-آب تشکیل می دهد
به آب گیاه حاصل از این دانه.
-هر چه بيشتر تکرارش مي کرد اعمال
-هر چه گیاه بیشتر دریافت می کند آب، در سلامت و زیبایی رشد می کند، و از آن می آید به سرعت برای تولید میوه.
از سوی دیگر
-اگر روح کمي آشکار شود مشتاق به تکرار اعمال خود را، گیاه خفه و
-اگر موفق به خارج شدن از زمین، آن را کوچک است و هیچ میوه ای تولید می کند.
گیاه فقیر که فاقد آب برای رشد! خورشید من بر او طلوع نمی کند
-تا بارورش کنم
-آن را به دست و
- او را میوه های زیبا.
اگر روح تکرار بی وقفه اعمال او،
-آب زيادي براي آب گیاه خود را و
-خورشيد من از اون بالا مي رود هر بار که او آب دریافت می کند.
I من را بسیار خوشحال در دیدن او را تا پر از قدرت و رشد بسیار سریع. من شاخه های آن را بالا می برم تا من و
-در دیدن بسیاری از میوه های آن،
-من اونا رو با لذت انتخاب مي کنم
و من دوست دارم در آن استراحت کنم سايه
تکرار خود را "دوستت دارم"
-شما را با آب فراهم می کند
-تا در تو رشد کنم درخت عشق
تکرار اعمال صبر در شما درخت صبر را به وجود می آورد.
تکرار خود را اعمال در من خواهد شد آب را تشکیل می دهند
برای رشد در شما درخت الهی و ابدی از من خواهد شد.
هیچ چیز توسط یک فقط عمل می کنند و یا تنها چند عمل می کنند. اقدام ثابت مورد نیاز است تکرار شد
فقط عیسی مسیح خود را می توانید فرم چیزها، از جمله بزرگترین، با یک عمل ساده،
چون اون قدرت خلاق.
این است که با کاهش تکرار همان عمل
که موجود می تواند، کمی به کوچک ، به شکل خوب او می خواهد.
عادت به عادت، یک فضیلت می شود طبیعی است.
این است تا در نظم طبیعی است.
-یک شخص نمی تواند تبدیل شود معلم بدون خواندن صدادار و هم خوان چند بار.
باید به طور مداوم کار کند به گونه ای که به اشباع ذهن خود را, خواهد شد, و خواهد شد. قلب تمام علم لازم برای قادر به به ديگران آموزش بده
-یک شخص نمی تواند کامل اگر او نیش نمی خوردن توسط نیش غذايي که نياز داره
-يک یک دهقان نمی تواند محصولات خود را برداشت کند مگر اینکه داشته باشد کار نمی کرد روز به روز برای مدت زمان طولانی در زمینه آن.
-اون پس برای خیلی چیزهای دیگر است.
تکرار بارها و بارها همین عمل نشانه ای است که فرد واقعا می خواهد رسیدن به هدف خود. بنابراین، تکرار بی وقفه، هرگز خسته نیستم."
بعدش، با پيدا کردن من از بدنم خارج شدم عیسی شیرین من
-من رو به همه مکان ها
-وقتي که اون تو زمین
او عمل کرد، رنج می برد، دعا می کرد، و همچنین گریه. همه چيز در عمل بود، هر کاري که اون کرد.
و خدای عزیزم به من گفت:
«دخترم، دخترم عالی خواهد شد ، من می خواهد شما را به در همه چیز شرکت کنید.
چیزی که می بینید همه اعمالی که من روی زمین انجام دادم
وی در انتظار باقی می ماند میوه های این اعمال
-چون موجودات آماده دریافت آنها نیست،
-این منجر به خوب بخشی از این واقعیت است که آنها نمی دانند چه من انجام داد.
دعاهای زیاد من را ببینید آشفته
-اشک های تلخ و -از آه سربار برای رستگاری از همه. آنها در انتظار میوه های خود را بر روی موجودات بریخت.
دخترم، وارد اونا شد و من رو ترک کرد آیا شما را با این میوه ها سیل.
ویه من نگه می دارد در رزرو
تمام جملات دوران کودکی من،
همه اعمال درونی از زندگی پنهان من
- که از بی نشات گرفته اند فضل و مقدسات -,
همه تحقیرها، شکوه و غم زندگی عمومی من، و
همه مجازات های پنهان از اشتیاق من.
میوه های آنها در حال بررسی است،
-انتخاب نشده فقط تا حدی توسط موجودات.
این
-در روح هایی که در آن زندگی می کنند من خواهد شد ، و
-فقط در اين روح ها
که اونا کاملاً بهم خواهند زد
بین
-در تمام اعمال من و
-در سوي من
به طوری که من ممکن است در پیدا کردن تو تمام تلاشش رو کردی
من هيچ چيزي بين تو و خودم نمي خوام یا در انتظار.
همانطور که من می خواهم تا هر چیزی که می خواهم را به شما بگویم.
من می خواهم برای پیدا کردن در شما خود من ویل
به طوری که هیچ چیز مانع از من هرچی می خوام بهت بده
در حالی که عیسی مسیح با من صحبت می کرد بنابراین
من هر کاري که کرد رو پشت سر ميز گرفتم و من همه دگرگون شدم، تحت پوشش قرار گرفتم
از اعمالش،
از دعاهای او،
از اشک های او و
از سوي اون
چه کسی می تواند همه من می گویند زنده بودی؟
امیدوارم محبوبم عیسی به من فضل برای مطابقت با کاملا وی خواهد شد شایان ستایش خود را.
آمین
من در من بود حالت معمول.
روح بیچاره من ناگهان خود را پیدا کرد در یک فضای بسیار بالا. به نظرم که توهين رو ديدم و
-در یکی از زانوهای پدر آسمانی،
-ملکه مادر مرده بی جان.
هر گونه تعجب، من به خودم می گویم:
«مادرم مُرده اما چه مرگ فوق العاده ای: مرگ بر زانوی او خالق!"
سپس، در بازرسی دقیق تر، من ديدم که ميل مادر مري
-بود جدا از بدن او و
-در دست پدر بود آسمانی. حیرت زده، من نمی توانستم درک کنم.
پس، صدایی از تخت الهی گفت:
"او انتخاب شده در میان است همه مقامات منتخب.
او بسیار زیبا است،
او تنها موجودی است که به ما خواهد داد و چه کسی آن را بدون سپرده زندگی در زانو، در دست ما.
در مورد ما، در عوض، ما به او هدیه ای از خواست ما داده اند. ما نمی می تواند به او هدیه بیشتری بدهد
از آنجا که کسب این عالی ویل به او داد قدرت
-برای پایین آوردن کلمه در زمین و
- به ماشه رستگاری از بشر.
یک انسان هیچ قدرتی بر ما نداشت از جاذبه.
اما یک آیات الهی در این موجود غیر قابل جدایی ما را خوشحال و فتح کرد. قادر به مقاومت نیست،
-ما تسلیم به درخواست های خود و
-ما کلمه رو به پايين آورديم روی زمین.
"که گفت : ما انتظار داریم که تو که
تو می آیی تا روی زانوی دیگر بمیری از پدر
با دادن ما خواهد شد خود را بیش از حد.
پس از آن ، با دیدن در ما دست مرده خود را به عنوان اگر آن را دیگر برای شما وجود داشته است،
-ما به شما هدیه ای از ما می دهد و،
-از طريق تو - از طریق ویل ما در شما - ، فیات ما دوباره زندگی می کنند روی زمین.
ما به دو آرزوی شما نگاه خواهیم کرد، -مادر الهی و شما- به عنوان یک تعهد ارزشمند،
apt به عنوان باج خدمت می کنند
-براي بقيه يه سري وسيم انساني
بعدش صدا از کار افتاد صدای خود را بشنود
من خودم را در زانوی دیگر پدر در عمل ساخت آخرین آه من.
سپس من بدنم رو دوباره یکپارچه کردم
من قادر به گفتن چگونه من احساس.
اما من فقط می توانم بگویم که من دعا با تمام قلب من برای
-که من برنگردم هرگز دوباره در من و
-که فقط وسيم خدا زندگي رو تو من داشته باش
آه! این میل
صاحب تمام اموال،
کاملا منعکس کننده عیسی مسیح در روح,
همه چیز را در آغوش می دهد و کامل بازگشت به خدا برای آثار خود را خلقت، رستگاری و هق هديه
او می تواند هر چیزی را انجام دهد، او ملکه ای است که بر همه چیز حکومت می کند.
بعداً، من ستاره ای خود را دیدم مادر با عیسی مسیح کودک خود را در آغوش او. او را بوسه و او را بر روی سینه اش قرار داده به او غذا شیر بسیار خالص آن است.
I بهش گفتم:
"مادرم، به من چيزي نمي دي؟ اوه! حداقل بهم اجازه بده
-از محل من "من شما را دوست دارم" بین دهان خود و که از عیسی هنگامی که شما او را بوسه،
-به طوری که کوچک من" من دوستت دارم" هر کاری که میکنی رو همراهی میکنی!
او پاسخ داد:
دخترم، این کار رو بکن، لباست رو ب فشار "دوستت دارم"
-نه تنها بر لب ما
-بلکه در مورد هر اتفاقي که مي افته بين من و اون
شما باید بدانید که
-هر کاري که براي خودم کردم پسر
-من هم اين کار رو براي روح ها کردم که در وسوال الهی زندگی می کنند، زیرا،
-بودن در اين مقدسات ویل
-اونا مي توانستند لذت بردن از این چیزها به اندازه عیسی مسیح.
پس وقتی پسرم رو در آغوش گرفتم من همه اين روح ها رو در آغوش گرفتم اگر شما می خواهید من را به تکرار برای شما آنچه که من برای پسرم انجام داده ام، مطمئن شوید که شما همیشه در خواست او.
و من سخاوتمند خواهم بود به نفع من به شما."
بعد از دو سال دردناک جومیس در محرومیت از بزرگترین من صرف خوب عیسی مسیح، من احساس او را در من حرکت می کند.
به نظرم اون نشسته بود درون من، سرم در حال استراحت است شانه من، در موقعیتی که با من صحبت کنم.
من آن را به من نگه داشته و در رها کردن کامل، من خودم را در نگرش گوش دادن قرار داده است.
فکر کنم بهم گفت:
دخترم
ويه من بيشتر از غذای بدن.
این
-به بدن قدرت مي دهد
-به اون گرما مي دم
-زندگي رو تو اندامش قرار مي ده
-مقدار صدا را افزایش می دهد خون
-هوش شخص رو از بین می بره و
- او را تشویق به جدید کار می کند و فداکاری.
از یک از طرف دیگر، کسی که غفلت به تغذیه خود را بدن
-احساس خستگی در تمام او اعضا
-کمبود خون و گرما
-هوشی داره که تمایل داره گيج ميشي
- آورده شده است به غمگین و تنبلی، و نه برای قربانی کردن خود هيچ چيز فرد فقیر، او فاقد زندگی در تمام وجود خود را!
که آنقدر درست است که
هنگامی که یک فرد بیماری کشنده،
-آن را متوقف به تغذیه و
-پس داره به سمت مرگ میره
همانطور که بود تاسیس شده توسط حکمت ابدی، روح آن را دارد همچنین نیاز به غذا.
وات الهی است براي غذاي خوشمزه اش
این غذا آن را می سازد
قوی در جستجوی اموال و
پر از عشق برای خداي اون
روح رو با زنده بودن پر مي کند هل دادن او
رشد در همه فضیلت ها،
به انجام جدید کار می کند و
تا فداکاری های بزرگی انجام بدهم.
این است که در منعکس شده هوش شخص.
اونو به اين کار مي بره خالق خود را بهتر و بهتر و به او می دانم بیشتر و بیشتر شبیه.
خون الهی فراوان در این روح، افزایش زندگی الهی.
بعلاوه، اين غذا در دسترس است
-هر لحظه
-با هر نفس
-شب و روز، در همه چيز
-هر چند بار که مورد نظر باشه
بر خلاف آنچه در آن برای غذای بدن است،
ما نیاز به ترس نیست که اگر ما بیش از حد، ما می توانیم ناراحت.
برعکس، هر چه بیشتر طول می کشد،
هر چه بیشتر تقویت شده و
هر چه بیشتر رشد کنیم شبیه به خالق آن است.
کسي که هيچوقت طول نمي کشد این غذا
-در معرض خطر مرگ است تا ابد.
در مورد کسي که به ندرت طول می کشد،
-این ضعیف و متناقض در خوب، سرد در عشق، فقیر در خون الهی.
-زندگی الهی در او
-نور صدا هوش ضعیف است به نقطه ای که آن را نمی داند تقریبا هیچ چیز از خالق آن
و که، بنابراین، شبیه او به او ضعیف است.
-این فاقد سرزش در جستجو برای خوب : گاهی اوقات او فاقد صبر ، گاهی اوقات او فاقد صبر از خیریه، گاهی اوقات از جدا شدن از همه چیز.
به طور خلاصه ، محروم از مواد غذایی از و ميل من
فضیلت ها به عنوان اگر خفه در آن شخص.
آه! اگر ما می توانستیم روح را ببینیم آنها که از این غذای آسمانی محروم بودند، بر سر آنها گریه می کردند، بسیاری از آنها
- سریال ها و
-زباله
که از آن پوشیده شده است!
یک حق خواهد بود که با موجودی که فاقد آن است همدردی کنیم غذای بدن، از آنجا که، به طور کلی،
این نتیجه از این واقعیت است که آن را کمبود پول برای خرید آنها.
اما روحي که خود را از غذاي ويول من محروم مي کند، سزاوار محکومیت ، از آن را رد مواد غذایی
-که به اون زندگي مي دهد و
-که به صورت رایگان بهش پيشنهاد ميشه .
کمی بعد، همانطور که داشتم شنيدم که مردم مخالف هستند تحقیر و یا دیگران، عیسی شیرین من به من گفت:
دخترم، وقتي جسد حاوی خون بد آلوده خوب، لازم است
-که داشته با استفاده از سوراخ،
-استفاده از زالو یا تمرین خون گیری، به طوری که خون بد تخلیه شود.
در غیر این صورت، خطری وجود خواهد داشت که شخص تا پایان عمر فلج می شود.
به همین ترتیب، روح است که به طور مداوم توسط من نمی شود ویل
خطر عفونت با همه نوع روند بد.
لازم است که راه بی رویه
به طب تحقیر را از روند بد عشق به خود،
به گزش زالو را بیرون کشیدن روند اشتباه از شکوه و افتخار بیهوده،
به خون گیری می شود آزاد شده از پیوست های کوچک به بعضی از مردم انجام خوب است.
در غیر این صورت ، این روند بد می تواند در نقطه جا داده شده
برای آلوده کردن همه خوب است که شخص و
برای فلج کردن آن برای بقیه زندگي اون
سوراخ همیشه درست است.
آنها سنتینل های قلب هستند که حفظ
Pureblood و -- نیت روح در راه درست
اگر همه خوب فقط با قصد پیروی از من خواهد شد ، سوراخ لازم نخواهد بود.
چون ويه من اينه که پشتیبان گیری در برابر تمام روندهای بد.
سوراخ نیز نقش بازی مجازات ها
برای کسانی که غذا نمی خوردند به اندازه کافی از من خواهد شد."
امروز صبح، وقتي اومد، شيريني من عیسی به من گفت:
دخترم
من برای شما بوسه از همه به ارمغان بیاورد آسمان او مرا بوسه و ادامه داد:
"بودن در ويه ي من، بهشت انعکاس تمام اعمال من است، که، بگذار هر کاری که می کنم را تکرار کند.»
بعدش ناپديد شد
چند ساعت بعد، او بازگشت و افزود:
دخترم، بوسه را به من پس بده که بهت دادم
برای همه بهشت، مادرم، پدر آسمانی و روح مقدس در انتظار این بازگشت. در اثر، به عنوان، از طریق من، یک عمل از آنها به موجودی در تبعید پیوست، آنها پس از بازگشت از این موجود، از طریق این همان وی خواهد شد."
با آن گفت ، او دهان خود را نزدیک به من و تقریباً میلنگ، من بوسه خود را به او دادم.
این تولید صدای هماهنگ تا حالا نشنیده بودم
-که خيلي بلند شد و
-گسترش بیش از همه چیز و همه موجودات. سپس، با عشق غیر قابل توضیح، او به من گفت:
"چقدر زیباست یک عمل انجام شده در ويه من! چه قدرتی، چه عظمتی، چه تعجب!
او همه چیز را در آسمان و روی زمین و همه خلقت به دست می آورد. فرشتگان و قدیسان توسط او ملحق شده است.
چنین عملی باید بازگشت داشته باشد، در غیر این صورت
-همه چيز ناراحت کننده خواهد بود
-با اشاره به اين که يک عمل الهی که در آن شرکت کردند هیچ بازخوردی نداشت.
مثل صدای بلند زنگ، عملی که در خواست من انجام می شود
اول توجه همه را جلب می کند،
سپس تکرار و تکرار به آرامی تکرار کنید. از طريق اون
همه تشخیص یک روح اقدام در من خواهد شد و
آنها دریافت شکوه و افتخار یک عمل الهی."
بعدش ناپديد شد
در مورد من، من با هم ادغام شدم در الهی خواهد شد
- غمگین خودم را برای هر یک از جرم ساخته شده به عیسی مسیح من توسط انسان، از اولین مردی که به زمین آمد تا آخرین کسی که خواهد آمد
-در درخواست بخشش برای این جرم.
در حالی که من این کار را انجام می دادم، من انجام می دادم گفت:
"خدای من، عشق من، براي من کافي نيست
-تا من رو غمگین کنی و
- برای درخواست بخشش برای همه این جرم،
اما من دوست دارم همه ي کارها رو از بین برم
تا دیگر هرگز نخواهی بود جرم است." در حال حرکت در من، عیسی من به من گفت:
"من دختر
من تجربه مجازات ویژه برای هر تقصیر مرتکب شده توسط انسان، و من با هر یک از عفو برای گناهکار همراه است.
اين عفو ها در حال انجامه من خواهد شد، و هنگامی که یک فرد بی تجربه مجازات برای یک تقصیر مرتکب شده ، غم و اندوه من می پیوندد و من فوراً به او بخشش میدهم.
با این حال ، چگونه بسیاری از من توهین و احساس هیچ درد از آن!
ممنون دخترم
تا در ویی من بیاید همراه با اندوه و بخشش من. همچنان به گردش در من ویل و
-با نگه داشتن من و من عفو
-براي هر جرمي که ميشه داد مي زنه بخشش" ، به طوری که
-من تنها نيستم غم و اندوه و ب بخشش من، اما که
-من با دختر کوچک از من خواهد شد."
بودن در ایالت من معمول
من این احساس را داشتم که شیرین من عیسی مسیح در درون من در حال lying بود داره ميمونه
شنیدم تنفس در حال مرگ او و من شروع به عذاب با آن. او. بعد از اینکه ما با هم برای رنج می برد در حالی که
او به من گفت، "دخترم، آن یک نفر
فکر می کنم از اشتیاق من و
همدردی برای رنج من است آرامش بخش برای من:
احساس همراه با هیچکس
-که من خيلي زجر مي دم و
-که من خيلي سبک رو دوست دارم رنج من.
از طرف دیگر، اگر من تنها بمانم، نداشتن هیچکس
-کسي که حکم من رو به اون برسونه و
-در چه کسی برای بریختن میوه رنج های من،
احساس ميکنم که تحت ستم قرار گرفتم رنج و عشق من
بنابراین، هنگامی که عشق من نمی کند می تواند بیشتر، من به شما آمده به
-از اشتیاق من رنج می برند و
-هر چيزي که من در انسانیت خود انجام داده ام و رنج می بردم.
اجازه دهید یک موجود زنده من اشتیاق و
که دیگری فقط به فکر اشتیاق من در دلسوز به رنج من،
تفاوت برای وجود دارد من.
*در مورد اول، من احساس می کنم که موجود
-واقعاً چيزي که تجربه کردم رو زنده کنم و
- به من بازگشت زندگی الهی می دهد و ،
*در دوم، احساس می کنم به سادگی شرکت یک موجود.
اما، آیا می دانید که در چه کسی من می توانم واقعا تکرار اشتیاق من؟ در کسی که من وي به عنوان مرکز زندگي اش
وی افزود: "وی گفت: "من یک عمل ساده و نه یک جانشینی از اعمال.
این عمل ساده است به عنوان ثابت به نقطه ای که هرگز حرکت نمی کند: Étemité.
-دورش اينه که بسیار زیاد است که هیچ چیز نمی تواند فرار کند.
-اين اولين عمله ، عمل ابدی.
-همه چيز از طرف اون ميشه .
-همه چيز و همه کس رو از يکي در آغوش مي هد آغوش.
-خلقت، رستگاری، و هق هديه يک عمل براي خواست من است.
او قدرت این را دارد که همه اعمال را خودش انجام دهد، انگار که این کار را نکردند از یک.
موجودی که زندگی در من خواهد شد در اختیار داشتن آن این عمل ساده است.
-پس جای تعجب نیست ممکن است او در درد و رنج از اشتیاق من به اشتراک بگذارید.
از طریق این عمل ساده، آن را خالق خود را در عمل ایجاد می پیوندد.
بودن با خداي خودش
او با او ایجاد می کند، بنابراین شرکت در شکوه خلقت و از خالق.
او را دوست دارد همه چیز ایجاد شده مثل چیزهای خودش.
در پشت سر هم از عشق ، او می گوید به خدای او:
"آنچه مال شماست این است که من و چيزي که مال من هست مال توست افتخار، افتخار و عشق به خالق من!"
با این عمل ساده، موجودی می سازد رستگاری خود را
-با قرار دادن رنج های من انگار که اونا متعلق به خودش بودن
این خود را با همه که مرتبط من انجام دادم: دعاهای من، سخنان من و آثارم. او سرریز با عشق برای من، همدردی با رنج های من و ساخته شده تعمیر. از طریق این عمل ساده، او می یابد همه چیز، همه چیز مناسب و محل آن "من شما را دوست دارم" همه جا
به همین دلیل زندگی در من خواهد شد شگفتی شگفتی است.
خدا و تمام بهشت خوشحال به دیدن یک موجود کوچک شنا در همه چیز خالق آن است.
مانند اشعه ای از نور خورشید، آن را در همه جا و در همه گسترش می یابد.
در نتیجه
-حتي به بهاي زندگي تو هرگز از این عمل ساده از خواست من،
بنابراین
- که من می توانم دوباره در از طریق شما
خلقت، رستگاری و رستگاری.
حتي در طبیعت چیزهایی هستند که تقلید از این عمل ساده وجود دارد.
-در آسمان، از وقتي که اون توسط خدا ساخته شده بود، خورشید انجام همیشه همان عمل ساده است.
نور و گرمای آن هستند آنقدر صمیمانه مرتبط است که آنها جدایی ناپذیر هستند. این است بی وقفه در عمل توزیع مزایای آن به موجودات.
اگر چه به نظر می رسد انجام تنها یک عمل ساده، دور نور آن بسیار بزرگ است اجازه دهید آن را در آغوش تمام زمین.
در آغوش او، او تولید اثرات بی شماری، که زندگی و شکوه از همه چیزهایی که ایجاد شده است.
این ساعت بیش از تمام گیاهان:
به یک، آن را تضمین می کند توسعه ، به یکی دیگر از رسیده میوه ها ، به شیرینی دیگر،
در عطر دیگری.
می توان گفت که تمام زمین در کنار آفتاب زندگی می کند و هر گیاه، حتی بیشتر تیغه کوچک چمن، از او رشد و میوه های آن را دریافت می کند.
با این حال
-هرگز تغییر نمی کند.
-بیمار تساوی شکوه خود را از منحصر به فرد یک عمل ساده است که او به طور مداوم انجام می دهد.
انسان همچنین چیزی شبیه به یک عمل ساده:
ضربان قلبش
این به منزله یک عمل ساده:
قلب نمی داند که چگونه به انجام هر کاری به غیر از ضرب و شتم.
زندگی انسان با یک آغاز می شود ضربان قلب
اثرات ضربان قلب تعداد بیش شماری هستند:
-با تپش، قلب مي سازد گردش خون در سراسر بدن، از جمله مهم ترین بخش های آن دورتر.
این قدرت می دهد
در پاها به طوری که آنها می توانند راه رفتن، با دست خود را به طوری که آنها می توانند کار کنند، در دهان به طوری که او می تواند صحبت می کنند،
در مغز به طوری که او می تواند فکر می کنم;
این می دهد گرما و قدرت به کل شخص.
این همه در ضرب و شتم بستگی دارد قلب;
-انگار کمبود شدن
فرد از دست می دهد انرژی و تمایل به کار کردن، هوش او ضعیف می شود،
او پر از مشکلات است: بی قراری عمومی.
و اگر قلب از تپش دست بر داره زندگي خودش متوقف ميشه
قدرت یک عمل به طور مداوم تکرار بزرگ است.
این امر به ویژه درست است در مورد خدای ابدی که همه چیز را به فضیلت انجام داد در یک عمل ساده.
این عمل ساده هیچ گذشته، حال و آینده ای ندارد. که کسی که در زندگی من خواهد شد وجود دارد.
و همچنین،
-در انسان، قلب ضربه های بی رویه،
-ویه من بی اساس می تپد در عمق روح، اما در یک ضرب و شتم.
این و همچنین ویول من به روح انتقال می دهد
-زیبایی اون ، مقدساتش -قدرتش، عشقش، خداي اون، خردش
این عمل از من خواهد شد بهشت و زمين همانطور که برای گردش خون است،
-اثراتش به همه چيز مي رسد
-از جمله بيشتر بالا و دور افتاده ترین.
این عمل با شدت عمل می کند و به طور کامل: یک نشگر که فقط یک خدا می تواند به آن دست یابد.
این عمل باعث می شود ما کشف
-آسمان جديد
-آبه ي جديدي از فضل ها و
-حقيقت ها تعجب آوره
اگر از روح بپرسيم همه اینها از کجا می آید، او پاسخ می دهد:
"مثل
-خورشيد با نورش و گرمای آن،
-ضربان قلب در خانه انسان، و
-عمل ساده ي خداي ابدي
-من فقط يک کار انجام مي دم بی رویه
-من به ويیل بر می آیم از خدا و
-من تو اين ويه زندگي مي کنم .
این راز من و من است راضی کردن." پس از این کلمات، عیسی مسیح ناپديد شدم
کمی بعد، من از بدن من با کودک کوچک یافت عیسی مسیح در آغوش او.
او خیلی رنگ پریده و می ولنگ بود،
-لب هاش آبی
-اون سرد بود و خيلي خسته، تا حد ترفند.
به نظر می رسید که او پناه گرفته است در آغوش من برای محافظت از او. من اون رو فشار دادم در قلب من آن را گرم;
-من دست و پاهای کوچک خود را در دست من گرفت و
-من اونا رو فشار مي دم تا اونا توقف تکان دادن;
-من بارها و بارها اونو بوسه زدم زمان و
-بهش بگو که من خيلي دوستش داشتم زیاد.
وقتي داشتم اين کارو مي کردم
-اون رنگ هاش رو دوباره به دست آورد و متوقف شد لرزش;
-اون کاملا بهبود پيدا کرده و بيشتر عليه من فشار ميايم
بعدش، وقتي فکر کردم اون همیشه با من می ماند،
من با تعجب دیدم که او شروع شد تا از زانوهایم پایین بیاید.
پس، شروع کردم به گریه نگه داشتن او را توسط یک بازو و گفت:
"عیسی، که در آن آیا شما? چطور ممکن است? داري من رو ترک مي کني؟ او جواب داد: «من باید بروم.»
ه از سر گرفته شود: "چه زمانی بر می گردید؟" او پاسخ داد: "در سه سال" بعدش شروع کرد به رفتن
درد من خيلي سخت بود در میان اشک ها و گرفت هایم، با خودم تکرار کردم:
"من هرگز او را دوباره نمی بینم. برای سه سال! اوه خدای من، من چه کار کنم؟"
من درد آنقدر بزرگ بود که من از دست داده آگاهی از آن و من نمی چیزی نمی شنود.
پس از آن، پس از از سر گرفته آشنا، چشم به سختی باز شد، من دیدم که او بود برگشت و اون رفت بالاي دور من
او بالای من بجنگید و با دست های کوچکش مرا هق کرد و تکرار به من:
"آرام باشید، آرام باشید، برای من ترکت نکن"
وقتي داشت اين رو بهم ميگفت، من احساس کردم که دارم به زندگي برميگردم بعدش برگشتم به بدنم
اما با ترس از اینکه خودم رو در حال مرگ حس کنم
محروم از عیسی شیرین من، من روزهای بسیار تلخی را زندگی می کردم.
فکر نبينم دوباره اونو ببينم بی رحمانه قلب من خالی از سکنه:
"آه! عیسی مسیح، شما من فرو رفتن به جهنم واقعی! حتی پیشی گرفتن از من اون جهنم ها
از وقتي که نداشتن در آنها دانه عشق، لعنت فرار کن
آنها آرزوی بوسه شما از درد و رنج خود را خواهد بود توسط تشدید حضور شما.
وقتی از عشق متنفریم، نمی کنیم نه به دنبال حضور کسی که ازش متنفر هستی
بنابراین ، برای لعنت ، محرومیت از خودتان قابل تحمل تر است.
"اما، برای من، ناراضی چیزی که من هستم، کاملا برعکس است:
دوستت دارم، دانه رو حس ميکنم عشق درست به استخوان ها، اعصاب و خون من.
-داشتن بیش از 40 سال با هم زندگی کردند،
-يادت نمي ياد پر کردن تمام حضور من در حضور تو؟ من از تو محرومم احساس می کنم از همه چیز تخلیه:
-من استخوان ها، اعصاب و آه خون به شما.
در من، ناهن وجود دارد شکنجه کننده مستمر که مرا شکنجه می کند:
تمام وجود من می خواهد برای پیدا کردن کسي که اونو پر کرد
"آیا شما آنهایی که بی رحمانه را نمی بینید؟ دل شکستگی که با آن وجود فقیر من است بار؟
آه! در جهنم، هیچ وجود دارد
-اين مجازات ها
-از این دل شکستگی های بی رحمانه
-اين عدم وجود خداي در دست داشتن و دوست داشتم!
آه! عیسی مسیح، بازگشت به چه کسی شما را دوست دارد، بازگشت به تاسف از تاسف. به سمت اون که فقط براي تو ناراحته، فقط براي به علت تو
آه! من می توانم بگویم: شما به تنهایی من را بدبخت ساخته اند. من نمی دانم بدبختی های دیگر!"
وقتي داشتم اينطور شنا مي کردم این دریای غم انگیز از خصوصی سازی،
من در متوقف شد رنج های قلب عیسی من را در نظر بگیرید
به منظور مقایسه آنها را به اون قلب بیچاره من
اما، به جای پیدا کردن راحتی در اندیشه رنج های عیسی من، من رنج خودش داشت رشد ميکرد
که که من را به فکر می کنم که رنج های من پیشی گرفتن از کسانی که از عیسی من، با توجه به این،
-درست است که رنج های او بسیار بزرگ بر او تحمیل شده است. توسط انسان های محدود،
-در حالي که من توسط تا بی نهایت باشد، یک خدا.
در واقع
-عیسی نمی تواند تحت رنج می برد که توسط یک خدا باقی می ماند،
و نه می تواند خود را ترک کند خودش بنابراین، او نمی تواند تحت
رنجی که از همه پیشی میگیره رنج و عذاب
که از محروم بودن از خدا.
حتی قلب سوراخ شده او نمی تواند رنج می برند این رنج می برند.
علاوه بر این ، با این حال بزرگ رنجی که موجودات به او تحمیل کرده اند،
-آنها آن را کاهش نمی دهد حاکمیت
-خودش رو کاهش نکن و
-از باقی ماندن آن جلوگیری نکن ابدی، بسیار زیاد، بی نهایت، دوست داشتنی و شایان ستایش بودن که او است.
در مورد من، من نه دارم حاکمیت یا سلطه و، محروم از عیسی مسیح، احساس می کنم کاهش یافته، از بین می برم:
"ببینید، بنابراین، عیسی مسیح، چقدر بیشتر از رنج من است مال تو
آه! شما می دانید که درد و رنج است که موجودات باعث تو شدن اما شما نمی دانید رنج و عذاب
که یک خدا می تواند باعث موجودات آن،
چقدر محرومیت از شما می توانید برای آنها دردناک باشد!"
آنچه در بالا نوشتم می دهد ایده خوبی از افکار احمقانه که حفظ شد روحيه ي بد من
I به من گفت که هیچ رنجی نمی تواند با رنج محروم بودن از عیسی: رنج بی حد و اندازه، بدون آغاز و پایان. به همان اندازه که عیسی است عالی است، بسیار عالی رنج غیبت او است.
در نتیجه این افکار، قلب بيچاره من بي جان بود
به منظور ادامه با این افکار احمقانه، من سعی کردم آن را انجام دهد دیگر مقایسه رنج های من با کسانی که از عیسی مسیح و حرکت به یک چیز دیگر.
I من به او دعا کردم تا به من قدرت خود را بدهد.
رنج محروم بودن د جسوس
دارای لهجه مرموز و الهی که رنج های دیگر را ندارد،
وزن سنگین تر از همه درد و رنج های دیگر را کنار هم قرار داده،
پس من به عیسی دعا کردم به طوری که
-در خوبي اون، اون قبول مي کند رنج و آن،
- از طریق آن ، او به من اعطا بزرگترین فضل:
--که همه می دانند که او مقدس ترین خواهد شد و
--که، با لهجه مرموز خود را و الهی،
-در همه طنین انداز است قلب ها و آنها را به او زندگی می کنند،
-با خرد کردن وزنش انسان خواهد شد، احساسات و هنا، از به طوری که
- همه ممکن است آن را می دانم، و آن را دوست دارم، و
- درک از دست دادن به چه معنی از یک خدا.
اما چگونه می توانید به نوشتن هر چيزي که از سرم رد شد؟
خيلي طولاني مي شد و علاوه بر اين من ترجیح می دادم همه چیز را ساکت نگه دارم. اما بی قراری تحمیل شد، و من باید ادامه می دادم.
با این حال ، من به پایان رسید تا احساس خسته و قادر به ادامه.
بنابراین ، عیسی مسیح شیرین من است از درون پدیدار شد.
اون خسته بود و دهنش پر از خون بود
خون خيلي فراوان بود که او به سختی می تواند صحبت می کنند. با یک نگاه غم انگیز، او برای من خواسته کمک. در مقابل رنج او، من خودم را فراموش کرده - در واقع، از او با من بود، دیگر رنج نمی بردم و از او التماس می کردم. تا اجازه بدم با اون زجر بزنم
بعد از که ما برای مدتی با هم رنج می برد، خون از او ناپدید شد دهن.
سرر چقدر غیبت او مرا تحت تاثیر قرار داده بود،
او مرا بالای سرش در آغوش گرفت و بیرون کشیده شد. در من به من با او پر کنید.
اون بهم گفت:
"دختر بیچاره، همانطور که هستی ضعیف!
در واقع، رنج بودن محروم از خدا بزرگترین از همه رنج ها است.
بنابراین قدرت خواست من لازم بود برای شما می توانید آن را تحمل.
اما آیا می دانید چه معنی می دهد رنج می برند در من خواهد شد؟
رنج های شما در هر کجا جریان داشت ويه من اين بود:
روی زمین،
در بهشت،
در قدیسان و فرشتگان.
همه بهت نگاه کردم و کمکت کردم
اگر بهشت بود چه می شد قادر به رنج می برند، شادی و سعادت خود را به عقب گرد تبدیل می شود.
اما، قادر به رنج می برند، همه از شما سپاسگزاری می کنم.
رنج های روح که در من زندگی می کنند
-از همه ي اينا هم عبور مي کنم
-براي همه راي دادن و
-تغییر به دم خشم عدالت الهی را به صورت الهی به تصویر میکشيم.
بنابراین، نگاهی شجاعت و هرگز ترک من خواهد شد."
من گیج باقی ماند : من انتظار می رود سرزنش عیسی به دنبال احمقانه من افکار، اما هیچ اتفاقی نیفتاد و ما در یک صلح کامل.
من در الهی ادغام شدم و با توجه به روش معمول من
من تمام تلاشم رو مي کردم تشکر از عیسی مهربان من برای همه که او در انجام داده است رستگاری
در حال حرکت در داخل من، او به من گفت:
دخترم، با پرواز در ويه من،
به تمام ساکرامنت هایی که دارم بپیوند تاسیس شده، و
فرود به عمق هر کدام به منظور بازگشت کمی از عشق به من بدهد.
اوه!
-چند تا اشک مخفي اونجا یافتن
-خيلي آه مي هي، خيلي ها از روح مقدس!
این نهنگ ها هستند مستمر به دلیل تمام ناامیدی است که رنج می برد عشق ما.
"من موسسه ساکرامنت
به منظور گسترش زندگی من در با بچه هام فرود اومدم
اما چه ناامیدی!
به همين خاطر به تو نياز دارم عشق.
ممکنه کوچک باشه، اما من آیا آن را بزرگ خواهد کرد.
من عشق کسی را که در ویول من زندگی می کند تحمل نمی کند
با رنج های من و
به من بازخورد کوچک ندهید از عشق برای همه که من به دست آورد و رنج می برد.
"وقتي يک نوزاد من گریه می کنم، چون، پس،
-که بچه ام رو پيدا کنم
-که من اون رو برمي دارم بی گناهی
-که من تمام حقوقش رو برمي دارم در خلقت،
-که با عشق بهش لبخند مي زنم
-که من دشمن رو در درونش قرار دادم محروم کردن فرزند از تمام حقوق،
-که من اون رو به فرشته ها مي دم و
-که همه بهشت جشن مي گيره به افتخار اون
لبخند من به سرعت تغییر به غم و اندوه و جشن در سوگ، دانستن این که این کودک تبدیل خواهد شد
-یک دشمن ، - آدم جدید ، و
-شايد يک روح گمشده
اوه! چگونه عشق من ناله در هر حمام!
به خصوص اگر ، علاوه بر این ، وزیری که این واقعیت را حمام می کند
بدون احترام، عزت و تزئینات به دلیل ساکرامنت بازسازی.
هر چند وقت یکبار او بیشتر توجه به عنوان به دولت به بی اهمیت به درستی صحبت از مراسم مقدس. بنابراین، عشق من احساس خیانت
-نه تنها توسط کسي که مسیح
-بلکه توسط کسي که اون رو بهم ميزنه
پس نمی خواهید، هر عمید، دادن به من
بازگشت عشق،
ناله عشق؟
"اجازه دهید ما در حال حاضر به ساکرامنت تایید تبدیل. دوباره، که آه تلخ!
توسط تایید،
من شجاعت شخص را تقویت می کنم که ساکرامنت را دریافت می کند و
من قدرت از دست رفته اش رو بهش پس مي دم تا که او شکست ناپذیر می شود قبل از دشمنان و احساسات او.
من آن را در شبه نظامیان از اعتراف خالق به طوری که او می تواند میهن خود را فتح آسمانی.
روح مقدس
-بوسه ي عشقش رو بهش مي دي
- آن را پوشش می دهد با هزار موی سر و
-پیشنهاد می دهد تا او را در همراهی جنگیدن
اغلب، افسوس، او دریافت نمی کند بازگشت
-اون بوسه ي خائن به خاطر موها و شرکتش توهین میکنه خيلي آه مي هي، خيلي از اين آدم ها دارن برميگردن!
کلمات زیادی در زمزمه قلبش!
اما فایده ای نداره
آیا شما نمی خواهید به دادن روح مقدس
-یه عشق بیرون می بره
- بوسه عشق ، و
-اون رو با خودت نگه داري؟
"اما توقف نکن" پرواز خود را ادامه دهید، و شما صدای نهنگ های اندرکار را خواهید شنیدند روحيه مقدس در روحيه ي يه روحيه ي بزرگ
اینقدر بی ادبانه و بی ادبانه از
-کسانی که آن را اداره می کنند، و
-از کسي که اون رو دريافت مي کنه
توسط اون، خون من با پوشاننده کردن اون به اون توبه کار مي کند روح برای
- شستشو, -زیبایی,
-خوبش مي کنم، تقويتش مي کنم و
-اون رو پس بده گمشده
اون کليد بهشت رو بهش مي ده آن که از او گرفته شده بود، و او بر او جا می کند پیشانی بوسه رضایت بخش بخشش.
با این حال چه نهان هنگام دیدن برخی از مردم نزدیک شدن از این ساکرامنت به طور معمول و بدون اجتلا!
به جای پیدا کردن زندگی و با تشکر برای روح خود را، آنها وجود دارد
- مرگ و - تشویق به احساسات خود را.
ساکرامنت برای آنها است شوخی.
خون من، به جای اینکه یک حمام برای روح خود را، آتش است که آن را می سازد حتی بیشتر می شود ويتر شده
به هر اعترافی، عشق من گریه می کند و با آه تکرار می کند: "بی ارزشی انسان، چقدر عالی هستی!
همه جا تو داري سعي ميکني من رو هديه کني
در حالی که من به شما ارائه زندگی، آن است به سمت مرگ که شما به سمت. »
ببين، پس دخترم، به چي نکته ما در انتظار بیرون ریختن عشق خود را تا آنجا که قبول می کند که از خود بی خودی می کند.
'آیا نمی اجازه ندهید که عشق خود را متوقف وجود دارد.
برو به همه زبانه ها، به همه میزبان ها،
و شما باید روح مقدس را بشنوید ناله با غم و اندوه غیر قابل وسف.
از طریق سنت مقدس از ایشایست، روح دریافت خواهید کرد
-نه تنها زندگي خودشون
-ولي من هم
این ساکرامنت زندگی من را در آنها شکل می دهد.
این زندگی در حال رشد است از طریق تکرار ارتباط. این روح ها می توانند بگویند، "من مسیح دیگری هستم."
اما افسوس که خيلي کم لذت بردن از این ساکرامنت!
در چند قلب که در آن من ميرم پايين، سلاح ها رو مي دونم
- به من صدمه دیده و - به طوری که تکرار اشتیاق من.
و در حالی که گونه مصرف می شود،
-به دور از احساس تشویق به ساکن در این قلب ها،
-بايد با سرعت از اينجا برم گریه بر سر سرنوشت ساکرامنت من. بنابراین ، به طور مداوم به من عشق بیرونی برای
اشک هایم را تسکین می دهد و
کم کردن هق هق از روح مقدس.
در غیر این صورت متوقف نمی شود ما از دست می دهد بیرون از خانه از عشق.
"پایین رفتن نیز به از دستورات مقدس.
در آنجا شما را پیدا خواهد کرد
-پنهان ترين رنج هامون
-تلخ ترين اشک هامون
-بيشتر از همه ي ما بهم مي هد عميق
هماهنگی بالا مرد در ارتفاع عالی و confers در او ماموریت الهی:
-زندگي ام رو تکرار کنم
-ساکرامنت ها رو اداره مي کنم
-رازهای من رو فاش کنم
-انجلي رو اعلام کنم، من مقدس ترین علم،
-آسمان و زمين رو با هم آشتی دادم
-عیسی رو به روح برسون
اما افسوس که چند تا کشیش برای ما هستند
-یهودا، ناامید کننده ها شخصیت مقدس در آنها چاپ شده است.
اوه! چگونه روح مقدس ناله دیدن این کشیش ها بی ارزش ترین اوراق قرضه بین بهشت و زمین تاسیس شده!
دستور همه را در بر می گرفت ساکرامنت.
اگر کشیش می داند که چگونه برای حفظ در تمامیت آن شخصیت مناسب به هر ساکرامنت است --
-به عنوان سرپرست و - به عنوان مدافع عیسی مسیح خود را.
انگار که اينطور نيست
غم و اندوه ما بزرگ است ، -- ما ناله ها مداوم هستند.
بنابراین ، که شما جریان عشق در تمام اعمال کشیشانه،
از راه برای حفظ شرکت با ناله عشق از روح مقدس.
"گوش کن" در حال حاضر در قلب شما
ناهن های عمیق ما با رضایت از ازدواج.
ازدواج مطرح شد توسط من به درجه ساکرامنت برای هدف
ایجاد بین پدر، مادر و فرزندان اوراق قرضه مقدس
-عشق،
-کنکورد و
-صلح
شبیه به کسانی که در مقدس ترین ترینیتی وجود دارد.
بنابراین زمین قرار بود توسط خانواده های زمینی جمعیت منعکس کننده خانواده آسمانی. اعضاي اونا ميخواستن مانند فرشتگان زمینی به نام آمده باشد پر مناطق ستاره ای.
با این حال ، چه نهان دیدن بسیاری از خانواده های زمینی منعکس کننده جهنم و نه از بهشت.
به جای عشق، این اختلاف، عدم عشق و نفرت که در آن زمان در خانه. بنابراین، بسیاری از موجودات زمینی شبیه فرشتگان اختصاصی سر به راه به جهنم،
که باعث می شود شما ناهن تا حد زیادی روح مقدس.
بنابراین، به ما عشق بیرونی
برای هر ازدواج،
برای هر موجودی که می بیند روز.
بنابراین، نهنگ های ما دوره های مستمر برای ما کمتر دردناک خواهد بود.
"اجازه دهید نشت خود را از عشق نیز در تخت از مرگ به چه کسی ساخته شده مسح بیمار تجویز می شود.
باز هم، چه هز، اشک هاي مخفي زيادي
این ساکرامنت دارای فضیلت
برای ایمن کردن در زمان مرگ.
-اين تاييد کننده ي هديه ي خوب که او انجام داد.
-این آخرین ارتباط بین مخلوق و خالق آن.
-اون مهر بهشت رو به روح مي زنه رستگاری
با تزریق آن را با رستگاری برای غنی سازی، تصفیه و زیبایی آن.
-اون آخرین ضربه قلم مو است که روح مقدس به او می دهد به خوبی دفع به ترک زمین و به نظر می رسد در مقابل خالق آن است.
به طور خلاصه ، مسح از بیمار است آخرین ابراز عشق ما به روح. او به رسمیت شناختن تمام خوبی های او است.
او عمل در راه تعجب آور در کسانی که باز به فضل.
از طریق این ساکرامنت، روح است همانطور که اگر با یک آتش بازی که خاموش پوشیده شده با یک نفس احساسات خود را، دلبستگی خود را به زمین و به همه که از بهشت نیست.
با این حال ، که
-ناهن، اشک تلخ
-بی ابتضار، -سهل ان ان -از دست دادن روح ها ! چند نفر از ساکرامنت استفاده می کنند بیمار
-براي هديه روح اونا و
-به منظور همه کار خوب خود را!
اگر مردم می توانستند صدای ما را بشنون نهنگ در حال مرگ دریافت ساکرامنت از بیمار، آنها را احساس اندود بزرگ!
نه آیا شما به ما نمی دهد بیرون از عشق به هر بار که این ساکرامنت اداره می شود؟
وی افزود: "وی افزود: "ما همه جا منتظرت هست
-برای دریافت نشت خود را از عشق و
-شرکت شما در ادامه ي نهان ها و آه ها
من می خواستم به ادغام وات مقدس الهی
همانطور که معمولا انجام می دهم،
پس از آن عشق من خدا به صلیبی.
اما، همانطور که اخیرا بیش از یک بار وارد
اتفاقي که هيچوقت براي من نيفتاده قبلا -
خوابم برد وقتی که من حتی کارگردانی اولین چیز و در نتیجه عبادت یا نه.
پس، من به خودم گفتم:
"من اول عاشق بهم ريختن
پس انگار به من حمله نشده بخواب،
من در الهی ادغام خواهم شد می خواهم اعمال معمول خود را انجام دهم."
وقتي داشتم فکر ميکردم به این،
-عیسی شیرین من از من بیرون آمد داخلی و,
-صورتش رو به من نزديک کرد
او به من گفت، "دخترم،
شروع با ادغام به من ویل و
اونجا، خودت رو جلوی عالیجنبی
با بازگرداندن تمام وی خواهد شد انسان
سپس، با کمک وی خواهد شد،
تعمیرات را برای همه اعمال خواست های انسانی مخالف من و خواهد شد.
وی خواهد آمد برای موجودات را منحرف کنید و ما می خواهیم موجودات در عوض.
مستقیم ترین جرمی که موجودات ممکن است به خالق خود را انجام است
برای انجام خواهد شد خود را
با رد کردن خالق آنها.
که بازگشت
-رد کردن اموال ایجاد و
-که حاضر نشي مانند خالق.
"آیا این می تواند یک چیز بی اهمیت؟
اگر، بعد از شما به وی خواهد رسید،
شما این یکی را در دور خود گرفتید و اعمال عمل خود را غواصی به همه موجودات، -تا آن زمان به آن زمان بهحضرت ارائه عالی همه این اعمال از من خواهد شد؟
این را بدانید،
تشخیص از طرف همه موجودات عمل ازلی
آنچه که وی خواهد داشت انجام شده برای هر یک از آنها،
هيچکس تا حالا اين کارو نکرده
این وظیفه شماست که این کار را انجام دهید،
از آنجا که شما یک عامل از ماموریت ویژه در رابطه با من خواهد شد.
و اگر خواب شما را شگفت زده در طول که شما این کار را انجام می دهید،
پدر آسمانی با عشق نگاه خواهد کرد
دیدن که شما در او خواب بازوها و
که، حتی در هنگام خواب،
دختر کوچک او می ایستد در دور او همه اعمال از او خواهد شد
به او بازگشت عشق و تمام افتخارهایی که به او می رسد.
در نتیجه
-اول وظیفه ات رو انجام بدی و
-پس انگار مي توني، اين کارو هم بکن ستایش از زخم های من."
عیسی مسیح همیشه می شود تشکر کرد.
اون شب، به لطف مهربانی او، من قادر به انجام هر دو بود.
من در قدیس ادغام شدم وسوال الهی به روش معمول من. حرکت در عیسی شیرین من من را بر او نگه داشته است.
در تن کسی که می خواهد به تدریس ، او به من گفت :
دخترم
شما باید بدانید که،
-وقتي که يک شخص مسئول یک ماموریت،
-ملک بيشتري داره متصل به این ماموریت،
-بیشتر از آن می تواند به ارتباط برقرار ديگر.
این دارایی های ارتباط برقرار مانند یک دانه تبدیل خواهد شد
برای افرادی که فرصتی برای دریافت آنها،
که صاحب از برداشت که به دنبال خواهد داشت.
اين اتفاقي بود که براي آدمی که
-به عنوان اولين مرد
-در راس همه بود نسل ها.
به این ترتیب، او مجبور به داشتن همه دانه های لازم برای توسعه زندگی انسان.
می توان گفت که همه چیز از او. اون تمام علوم رو در اختیار داشت چیزها
-که از اون پسرش فهمیده بعد از تلاش های زیاد، او همه آنها را به یک طریق می شناخت. راه تزریق : او تا به حال علم
-همه گیاهان،
-از همه گیاهان با خود فضیلت های خاص،
-علم همه گونه ها حیوانات، و
-چگونه آنها را به سود
-علم هنر موسيقي خواندن، نوشتن و پزشکی
به طور خلاصه، علم همه چیز.
اگر نسل ها استاد برخی از علوم خاص، آدم همه آنها را استاد.
پس ببینید که چگونه کسی که در راس یک ماموریت است، باید استاد همه چیز او را مجبور به برقراری ارتباط به دیگران است.
و تو هم داري، دخترم
از آنجا که من شما را در قرار داده رئیس یک ماموریت ویژه، که بیشتر از آن است از آدم
این یک علم نیست انسان، اما
از علم علم، که از ویه من، یک علم بسیار آسمانی.
من می خواهم شما را به خود همه دانه های ویول من.
-هر چه بیشتر به خواست من عمل میکنی
هر چه دانش بیشتری به دست می آوردید در او،
هر چه اشعه های بیشتری به آن اضافه کنید خورشید خود را.
بنابراین، در یک نور بزرگ،
من خواهد شد برای گسترش خوب نسل ها
تا روح ها بدانند با وضوح بیشتر کالاهای آن را شامل و
مزایای بزرگ آنها را داشته باشد در آن زندگی می کنند.
مثل خورشيد طبيعي خواهد بود که
-چون اون یه بیش از حد بزرگ از نور،
- به راحتی می توانید همه را زمین تحت آموزش خود را, گرم شدن, درخشان و بارور کردن
از به طوری که همه -- برخی بیشتر ، برخی کمتر -- می تواند آن لذت ببرید منافع.
اگر خورشید فقیر در نور، آن را قادر نخواهد بود برای روشن کردن تمام زمین. در بهترین حالت، آن را به برخی از قطعات گرانش بیشتر برسد نزديک اون
"اگر، به خاطر نسل ها
من به خورشید طبیعی دادم نور فوق العاده،
من می خواهم کارهای بیشتری شبیه به این انجام دهم برای خورشید از من خواهد شد تا آن را می توانید
-روح ها رو به شدت برمي داره
-گرم کردن آنها و
- دانه بارور را برای آنها بیاورند از مقدسات الهی.
درست مثل
من آدم رو انتخاب کردم که در راس نسل های انسانی و آن
من در آسمان انتخاب نقطه ای که در آن به تعمیر خورشید است که زمین را نور،
-من تو رو انتخاب کردم که در مرکز خورشید از من خواهد شد.
این خورشید
باید یک مقدار داشته باشد نور
همانطور که همه می تواند درخشان و آن را خود را.
به همین دلیل است که اقدامات خود را در ويلي من هم خيلي لازمه تمام دانشی که من به شما میدهم.
این راه برای انجام آن است عادت از حکمت ابدی است که
-برای استفاده از اعمال موجودات
-به منظور تکمیل ملک که من می خواهم آن را پر کنم.
این مورد با توجه به رستگاری بشر
یک دوره چهار هزار سال لازم بود
به طوری که مقدماتی عمل می کند که موجودات باید ژست می گرفت ساخته شده است.
پدرسالاران، پیامبران، و همه خوب است که در عهد عهد قدیمی انجام شد به کمک به هم زدن راه برای دستیابی به رستگاری
با این حال ، بیشتر مورد نیاز بود : به همان اندازه که این کارها خوب و مقدس بودند، دیوار بسیار بزرگ شده از گناه اصلی نگهداری همیشه شکستن بین موجودات و خدا.
"آمدن باکره لازم بود،
باکره تصور بدون اصلی، بی گناه، تقصیر مقدس،
-غنی شده توسط خدا با تمام فضل، و
-که می دانست چگونه به همه اعمال مقدس در طول چهار هزار سال انجام شده است.
این اعمال را پوشش داده است.
- از بی گناهی او، از مقدسات خود را و خلوص آن،
به طوری که تواهل زندگی می کند که اگر از طریق کسانی که از این زن بی گناه و موجود مقدس که،
نه فقط همه ي کار هاي قدي ها رو در آغوش گرفت
اما از همه آنها پیشی گرفت.
این است که چگونه او به دست آمده فرود به سرزمین کلمه مدتها در انتظار.
"چه اتفاقی برای این کارها افتاد تحقق یافته توسط درست کار از عهد قدیمی ممکن است در مقایسه با
در وضعیت یک فرد
-که کلي سکه های طلا و نقره،
-اما بدون اثر پادشاه بر روی آن چاپ شده است.
اگر چه به خودی خود این قطعات ارزش، آنها را نمی توان در نظر گرفت به عنوان ارز معتبر در پادشاهی.
اگر با این حال، پادشاه به دست می آورد این سکه ها و چاپ خود را آنها به مناقصه قانونی تبدیل می شوند.
این است که چگونه زنده داری:
اون با اعمال عهد قدیمی
-بی گناهی اون
-مقدسات و
ويلياي الهی که بود در اختیار او.
اون اين اعمال رو ارائه داد تبدیل به تنوع.
او به این ترتیب به دست آمده رستگاری به زمین فرود میآید.
"با این حال، برای این اعمال به ارزش پول اجازه ورود به بهشت را داشته باشد،
-نه تنها مهر مقدسات، بی گناهی و الهی به حال به آن وابسته باشید،
- بلکه مهر و موم عملیات از خود کلمه.
اعمال باکره بودند کافی است که من را در میان موجودات پایین بیاورد.
عملیات الهی من بود لازم برای اجازه دادن به موجودات به صعود به آسمان. مثلا
-من باعث می شود خود من تمام اعمال مقدس انجام شده توسط موجودات
از اولین کسی که می شود در آخرین باری که به آنجا آمد به زمین آمد، و
-من اونا رو قرار دادم مهر و موم
که از من ساخته شده است رنج باور نکردنی و خون من آلود.
بنابراین
مثل یه پادشاه بزرگ
من در دسترس ساخته شده از همه،
ارز را وارد کنید در بهشت.
همه اینها
-شده است. توسط خرد و خرد و
-لازم بود که رستگاری به آن آورده شود تکمیل.
دخترم
بايد براي ويه من باشه چیزی که برای رستگاری بود. به طوری که
من توسط موجودات شناخته خواهد شد و
ممکن است به اصل زندگی آنها تبدیل شود،
لازم است که اعمال افزایش یافته است.
به دنبال مثال از ستاره ای من مادر و خودم، شما باید در آغوش من
همه اعمال انجام شده در عهد عهد قدیمی،
کسانی که توسط ملکه انجام آسمان و
اونایی که خودم انجامش دادم
و همچنین کسانی که بوده اند تحقق یافته و یا خواهد شد توسط خوب و مقدس متوجه
افراد
تا پایان زمان.
در تمام این اعمال، شما قرار داده مهر و موم خود را
-عشق، -برکت و عبادت
افزایش یافته توسط مقدسات و قدرت وسيد من
هيچ چيز نبايد از دستت فرار کنه
وییل من همه را در آغوش می گرفت: شما باید همه چیز را در آغوش شما بیش از حد."
احساس کردم کاملاً همه جا هستم در دریای بسیار زیاد از وصی الهی. دوست داشتم همانطور که عیسی مهربان من به من گفت،
نه چيزي نيست که اجازه بده از تمام اعمال گذشته اش بره حال و آینده - که برای او یک عمل ساده هستند، و
-اقامت همیشه در این الهی خواهد شد
به طور مداوم او را با ارائه اعمال عشق و شکرگزاری.
حداقل، دوست داشتم نقشه بکشم یک لیست طولانی از اقدامات خود را
-تا من رو به تحسین و ستایش، و
-که بهم کمک کنه خودم رو حفظ کنم همیشه در او.
اما، به خاطر کوچکی من،
من نمی دانستم که در آن شروع، داده شده
که همه جا هست و
هنوز در حال ساخت اعمال تعجب آور، هم در چیزهای بزرگ و هم در چیزهای کوچک.
در حالی که من در مورد این فکر می کردم، عیسی شیرین من از داخل من بیرون آمد.
اون بهم گفت:
دختر با هيناي مقدس من
وقتی که شما یک کودک هستید، شما باید دانستن
-کاري که پدرش مي کرد و
هر چيزي که داره
و قادر به گفتن به او:
"آنچه مال شماست این است که من"
اگر این طور نیست، به معنی
-که توافقات زيادي وجود ن داره بين پدر و دختر يا شايد
-که اون دختر قانوني اون نيست
اگر شما یک دختر واقعی از من ویل، باید بدونی
تمام کاری که من می کند و
-تمام ملکي که داره
با وس ميل من زندگي مي کنم این است که برای حفظ شرکت با تمام اقدامات خود را.
وی خواهد شد من
نمی خواهد جدا شود در خلقت، اما
می خواهد همیشه در شرکت باشد موجودات. اون موجودات رو خيلي دوست داره که برای آنها،
او حفظ نظم در سراسر خلقت و
به زندگی برای هر یک از آورده چیزهایی که ایجاد شده است.
وقتي روحي پيدا کرد که او را در اعمال خود را در میان خلقت شرکت نگه می دارد،
آن است که سرریز با شادی و
او در این روح می بیند
موجودی که او را دوست دارد و که توسط او دوست داشته می شود، موجودی که به او اسرار خود را شناخته شده،
که آن را در شخصیت چاپ در روحش فوق العاده است
"که وس ما اينه که زیبا زمانی که آن را با کوچکی از خواهد شد همزیستی انسان
در عمل خود را از شرکت نگه داشتن با اون!
ويه من هميشه مي خواد دادن.
او می یابد کوچکی زیبا، غنی و قدرتمند.
او می خواهد آن را همیشه با نگه دارید از او به طوری که او می تواند آن را به او به طور مداوم.
«هیچ چیز زیباتر وجود دارد، برانده تر و تعجب آور تر
-تا اینکه یه روح رو ببینم
که شرکت را با کارها نگه می دارد از خالق آن خواهد شد.
بين اين روح و خالق وجود دارد
-رقابت
عشق متقابل،
جنبش مستمر دادن و پذیرش.
اوه! اگر شما می دانستید که چگونه شما پولدار!
تا آنجا که شما در مورد می دانید و ميل من
به همان اندازه که شما اموال!
و اگر شما سعی می کنید به شمارش این ملک
شما می توانید آن را انجام نمی دهد و
تو تو اونا غرق شدی
توجه به اعمال من آیا اگر شما همیشه می خواهید آنها را شرکت نگه دارید."
من در قدیس ادغام شدم الهی در راه معمول من : من در تلاش بود
-آوردن همه چیز ایجاد شده بر روی زانو من و
-تا هر کسي که دوستت دارم رو بجا کنم
یک من از شما تشکر می کنم، یکی من شما را می پرستم و یکی از من به شما برکت می دهد،
به گونه ای که نگه دارید شرکت به الهی خواهد شد که،
-با عشق زياد
- در همه جا در خلقت یافت می شود.
در حالی که من انجام این کار ، فکر کردم به من آمد :
"چه چیزی دریافت می کند روحي که در ويليان الهی زندگي مي کند؟"
بیرون آمدن از داخل کشور من، من عیسی شایان ستایش برگزار شد من محکم در او و او گفت: دخترم، شما می خواهید بدانید که روح چه چیزی دریافت می کند چه کسی در وی خواهد زندگی می کند؟
او دریافت می کند که من آیا با اعطای برابری به او با خود متحد خواهد شد بین دو آرزوی ما.
من ویل، مقدس بودن، پاک بودن و نور بودن،
اين روح رو به اون مي خواد برابر در مقدسات، خلوص و نور.
و چون ميل اون اينه که با ويه من زندگي مي کنم
تمایل من این است که به اون کاملاً به من شبیه بود
به همین دلیل است که من به شما بگویم می خواهم با من خواهد شد هر کجا که آن را به منظور عمل به که او به طور مداوم می تواند شما را از او بهره مند شوند عمل می کند."
با شنیدن این، من می گویم به عیسی مسیح:
"عشق من، و تو همه جا هست و به این ترتیب، همه در آن زندگی می کنند. با این حال همه آنها را ندارد از این شبیه است."
عیسی مسیح از سر گرفته شد بلافاصله:
"این درست است که همه زندگی می کنند به وی خواهد رسید، از آنجا که در همه جا است. اما بیشتر زندگی می کنند وجود دارد
به عنوان غریبه یا مزدوران، یا
بر اساس ضرورت، یا
مثل شورشي ها
اونا با وس ميل من زندگي مي کنند
بدون دانستن آن و
بدون دانستن ثروت آن.
آنها رستنده زندگی هستند که اونا ازش دريافت کردن
هر یک از اعمال خود را برجسته
بی تفاوتی بین آنها و از خالق خود را، و
همچنین فقر خود را، خود را احساسات و تاریکی ضخیم که در آن هستند همه جا افتاده بودم
آنها کور به همه چیز که به بهشت نگاه کن
به منظور دستیابی به برابری با ویول من، روح نباید در آنجا زندگی نمی کنند
-به عنوان یه خارجی
-اما به عنوان صاحبش بايد
-همه چيز رو مثل اون ببين متعلق به, و
-مراقبش باش
با این حال، لازم است که او این چیزها را خوب می داند اگر او می خواهد در یک دولت باشد
-از آنها را دوست دارم و
-که صاحبش باشم .
به عنوان زیبا و خوب به عنوان چیز، اگر آن را کاملا به ما تعلق ندارد،
-یک واقعا نمی تواند او را دوست دارم و او را توجه او می دهد شایستگی:
-ما با بی تفاوتی به آن نگاه می کنیم و بدون اینکه خود را به آن وصل کند.
توسط در برابر، اگر چيزي به ملک ما تبدیل شود،
-ما با دقت بهش نگاه مي کنيم
-ما آن را دوست دارم و
-ما تا اون حدی پیش می رویم که یکی بسازیم بت.
این مورد نیست.
-چون اون چيز عوض شده یا زیباتر شده است،
-اما چون اون کسي که تغییر به عنوان یک نتیجه از به دست آوردن این چیز به عنوان اموال منحصر به فرد آن است.
"این چیزی است که اتفاق می افتد به روحي که در ويول من زندگي مي کند:
او درک خواهد شد من به عنوان او;
او احساس می کند هاله های خود را به صورت ستاره ای;
او درک شبیه او با کسی که آن را خلق کرد.
او احساس می کند با بازتاب سرمایه گذاری خالق؛
در همه چیز ، او احساس می کند قدرت خالق فیات. در دریای کالاهای او دارای، او می گوید:
"به عنوان من خوشحالم، ويلي خدا متعلق به من و من دوستش دارم!
"اعمال انجام شده در من همه جا پخش ميشه در روز اول، شما به من گفتید:
بگذار روحم بیدار شود در وسوال الهی خود و پوشش با همه شما خواهد شد هوش موجودات به طوری که آنها بیدار در وی خواهد شد.
از طرف همه، من به شما ارائه عبادت آنها، عشق و تسلیم آنها." بعدش یه دم آسمانی از من خواهد شد
-گسترش به همه موجودات
- به ارمغان آورد فضل به هر به دست آمده توسط کار خود را.
چقدر زیبا بود که همه را با این دم پوشیده شده را ببینید
که دویده صبح است نماد،
که، هر روز صبح، پوشش می دهد گیاهان، زیبایی ها، بارور و بارور آنها و جلوگیری از خشک کردن کسانی که در مورد محو شدن.
به عنوان دوست داشتنی به عنوان دویده است نمایش صبحگاهی
دم کردن ناشی از اعمال انجام شده در ویل من بسیار بیشتر از این است دوباره."
من به عیسی مسیح می گویم: "با این حال، عشق من و زندگی من، با وجود این دو، موجودات تغییر نمی کنند."
او ادامه می دهد:
اگر صبح بتونم بتونم بسیار مفید است - مگر اینکه سقوط کند
-روی چوب خشک یا روی چیزی که هیچ زندگی ندارد - دوید از من خواهد شد هنوز خیلی مفید تر،
-در کمتر از روح هایی که آن را دریافت می کنند
-کاملا مرده اند به فضل، که در این صورت، با این حال، به فضیلت آن با قدرت، او سعی می کند آنها را با کمی زندگی دم.
اما همه روح های دیگر
برخی بیشتر، برخی کمتر، با توجه به مقررات خود را
اثرات این احساس "دو" مفید
من داشتم کارم رو به سمت خودم انجام مي دادم اعمال عادتی در خواست الهی،
در آغوش همه خلقت و
با ساختن تمام کارها خودم موجودات.
با عشق کمرنگم، پس دادم با تشکر از خدای من برای همه که او به دست آورد در خلقت.
یک فکر به من آمد در روح:
"شما زمان زیادی را به دعا در این راه،
اما واقعا چه کار خوبی انجام می دهید و چه افتخاری به خدای خود می دهید؟»
بنابراین، حرکت در من، عیسی شیرین من
دستش رو باز کرد
همه چیز را در آغوش گرفت و همه موجودات، سپس، آنها را بالا بردن، او آنها را به پدرش ارائه شده است.
بعدش بهم گفت:
دخترم
کسی که واقعا زندگی می کند در ويه من
در عمق روح او همه موجودات و همه چیز.
در واقع، با زندگی خود را در من خواهد شد،
همه چيز رو داره که من ویل انجام داده و خواهد کرد و خواهد کرد و
اون مثل من دوست داره
بنابراین ، من در پیدا کردن او
آسمان ستاره دار ، -- خورشید خیره کننده،
دریاهای وسیع، - مرغاب ها گل، و غیره.
و درست است که،
در گردش در همه این چیزها،
این سپرده در هر یک از بوسه و مهر "من شما را دوست دارم" به آدرس از کسی که آنها را با عشق بسیار و در بسیاری از ایجاد بیش از حد بزرگ.
و به عنوان واقعي زندگی در وییل من همه را در آغوش می خواهد،
در این شخص وجود دارد
- سنت آدم در حالتی که در آن از دست خلاقانه من بیرون آمد، و
-آدم گناهکار و تحقیر شده و در اشک.
بنابراین، کسی که در من زندگی می کند ویل
-مربوط به آدم در حالت مقدس او و
پیوستن به اقدامات خود را بی گناهان و قدیسان،
او می تواند به من شکوه و ایجاد لبخند دوباره همه خلقت.
علاوه بر این
اشک هایش را به اشتراک می گذاریم،
او می تواند با او برای این غم و اندوه فیات رد کرد که منجر به خرابی زیادی شده است.
"در کسي که در من زندگي مي کند ویل نیز یافت می شود
پیامبران،
پدرسالاران و
پدران مقدس با همه اعمال خود را،
-اونا که خيلي آه مي تونن بعد از آمدن رستگاری.
در ويه من، اين هیچ کس نمی تواند با آه خود را مرتبط.
آن را نیز در او من مادر جدایی ناپذیر و شخص خود من
-با تمام اعمالشون
-که از اون به بعد شگفتی های زیادی وجود دارد.
در خلاصه
من می خواهم او را به شرکت در همه چیز من، گذشته، حال و آینده. او درست و ضروری است که همه این چیزها باشد جدا شدنی از اون
اگر من آنها را در او پیدا کند،
-اينه که اون کاملاً زنده نيست در من خواهد شد و
- که او نمی تواند به من بدهد بازگشت عشق به هر چیزی که متعلق به من است.
نه آیا من آن را ایجاد نمی شود یک جهان کوچک و یه خدای کوچک؟
"به همین دلیل
من همش بهت ميگم که زندگی در خواست من هنوز معلوم نیست،
من خيلي بهت آموزش مي دم و
من ظرفیت شما را به گسترش باشد که تمام داشته های من به شما وارد شود.
I می خواهم بازگشت عشق برای همه چیز که از من می آید. من نمی توانم تحمل کنید که کسی که در من زندگی می کند
نه همه چيزم رو نمي دونم
آنها را دوست ندارد و
آنها را ندارد.
در غیر این صورت، چگونه می توانیم صحبت کنیم شگفتی بزرگ زندگی در من خواهد شد؟"
سپس، عیسی شیرین من سکوت کرد.
شروع کردم به سرگردان در خواست الهی.
اوه! همانطور که دوست داشتم
بوسه عشق و به رسمیت شناختن در همه چیز ایجاد شده و
چاپ "من شما را دوست دارم" در تمام اعمال خود را از خواهد شد،
تا من آن را بگیرم و بگیرم تاج را برای عیسی مسیح در من!
پس من آسمان ستاره دار رو ديدم و عیسی مهربان من به من گفت:
دخترم، به آسمان نگاه کن:
-چه دستوري
-چه هماهنگي!
هیچ ستاره ای نمی تواند باشد بدون اون يکي
یکی از دیگری پشتیبانی می کند،
یکی قدرت دیگری است.
اگر - که هرگز اتفاق نمی افتد - تنها یک ستاره آن را ترک کرد محل، آن را رخ می دهد
چنین سردرگمی،
چنین کثیفی
که این خطر وجود خواهد داشت که همه چیز سقوط می کند.
بنابراین ، زیبایی بزرگ از بهشت بر این اساس است که،
از طریق نیروی ارتباط و جذاب است که ستاره مشترک دارند،
هر کدام جای خود را نگه می دارد، و
همه، بیشتر از برق، برجسته و مرتبط باقی می ماند.
مثل آسمان بالا از زمین،
موجودات انسانی شکل آنها بیش از حد یک آسمان : آسمان ساخته شده از ستاره ها متحرک
اگر آن را برای نبوده است تقصیر اصلی بود،
-تمام کارهایی که آدم کرد و
-تمام اون چيزي که اون يه سري از اون چيزها رو بهم مي زنه انسان
هر کسي که در دستش بود
-نه تنها قدرت شخصي اون
-ولي بقيه هم هستن
همه اموال می توانست مشترک است.
مانند آنچه که برق, من خواهد شد
-آیا همه انسان ها را در کنار هم نگه داشته و
-همه اون چيزها رو به اونا مي داد که خوب و مقدس است.
در حالی که داشتن من به عنوان نقطه از منشاء و
با داشتن فعالیت های خود، هر کدام می توانست
-تبدیل به نور و
-پس، مي شد نور برای دیگران.
پس درد من رو درک کن
برای دیدن آسمان موجودات در چنین کثیفی.
این مجازات آنقدر بزرگ است که آن را ندارد می تواند توسط ذهن انسان درک.
وقتی که من خواهد شد ، که باید همه چیز را در موجودات هماهنگ می کرد،
رد شد،
بود:
اختلال ، -- سردرگمی ، -- بی اتفاقی،
ضعف، - تاریکی.
آسمان فقیر موجودات وارونه شد! تنها زندگی در خواهد شد من
y نظم را باز خواهد داشت و
خواهد ساخت نور جديد
"به همین دلیل من می خواهم برای پیدا کردن در شما همه چیز و همه موجودات. و ميل من اولین قانون از همه موجودات هزلی و زمین
تمام اعمال خود را به شما ارتباط برقرار خواهد کرد.
شما تبدیل خواهد شد به مرتبط آنها و آنها را به شما.
خيلي مراقب باش، چون من می خواهم به شما بزرگترین چیز ممکن را. اما من می خواهم شما را به چیزهای بزرگ و بالاترین توجه.
چه کسی انتظارات زیادی می دهد."
من از اشک که عزیزم فکر عیسی مسیح در تولد او بیرون آمد و من گفت:
"چگونه این اشک ها باید می بود تلخ، همانطور که آنها مجبور به
یا یخ، - و یا سوزاندن این صورت مناقصه!"
در واقع ، تا آنجا که من می دانم ، اشک دو اثر ممکن است:
اگر آنها توسط ایجاد می شود عشق, آنها در حال سوختن و باعث سوگ;
اگر آنها توسط ایجاد می شود غم و اندوه، آنها سرد و باعث لرز.
در کودک کوچک سلطنتی من، عشق بی نهایت و اندر بی حد و حصر وجود دارد. اشک هایش بود پس حتماً براي اون خيلي دردناک بوده
در حالی که من حفظ این فکر کردم، عیسی شیرین من
-به من نقل مکان کرد و
-صورتش رو بهم نشون داد از اشک.
اشک هایش به شدت جریان داشت،
به نقطه ای از تر کردن قفسه سینه خود را و دست هاش
او آهی گرفت و گفت:
دخترم، گريه ام
-به محض اينکه من شروع کردم تصور در رحم مادر آسمانی من و
-ادامه داشت تا آخرین نفس من در صلیب.
ويليت پدرم سلست من را به وظیفه اشک ریختن متهم کرد.
از چشمان من، مجبور به جریان بسیاری از اشک از چشم همه موجودات با هم.
همانطور که من طراحی کرده بود تمام روحشون
من مجبور بودم تمام اونا رو پرداخت کنم اشک
بنابراین شما می توانید درک کنید که در آن مجبور نبودم گريه کنم
به خاطر احساساتشون تا این احساسات خاموش شوند.
-اونا ریختن اشک است که پس از مورد نیاز به نفس کشیدن به آنها
پشیمانی برای توهین به من،
اعتقاد به اینکه آنها در درد هستند عمل کرد، و
اون ميل به اينه که بيشتر از اين نکنه.
-اونا اشک ریختن تشویق آنها را به همدردی با رنج های اشتیاق من.
-اونا فراوان ريختن اشک عشق به تحریک آنها را به من عشق.
چيزي که بهت گفتم کافي بود به طوری که شما به خوبی درک
-که اشک نکنه توسط موجودات
-که من به خودم پول ندادم
"هیچ کس در در حال اجرا از تمام کسانی که اشک های مخفی ریختن از من چشم ها.
چند بار، حتي وقتي من بچه بودم
من از روي زمين پرواز کردم به بهشت،
جایی که من یک کوچک خود را قرار دادم سر در زانو از پدر آسمانی من و من گفتم گریه:
پدرم، مي بيني،
من در ادامه زمین به گریه و رنج می برند مانند برادران من که
-توسعه
-زنده و
-گريه کردن بمير
من آنها را دوست دارم بسیار من می خواهم اجازه دهید تمام اشک های خود را از طریق چشمان من عبور می کند. من نمی خواهم به ترک هر بدون فرار از من
به تا همه آنها را به اشک تبدیل کنند
-عشق،
-مجازات،
-پيروزي،
-هق هق ه و
-دين کردن"
چند بار عزیزم مادرم وقتي من رو ديد قلبش رو سوراخ کرد اينطور گريه کن اون با من گريه ميکرد و ما گريه ميکرديم با هم.
بعضي وقت ها مجبور بودم پنهان کردن برای دادن قدرت آزاد به اشک های من، اجتناب بنابراین به سوراخ کردن قلب مادری و بی گناه او.
بعضي وقت ها منتظر آسمانم بودم مادر مشغول کار خانگی برای به اشک هایم بیراهه می برم.»
به دنبال این سخنان توسط عیسی مسیح، من به او گفت:
"پس، عشق من، تو چشم هایی که بریختند
-اشک های شخصی من، و همچنین
-پدر اول ما آدام
I می خواهم شما را به ریختن این اشک در روح من، که شما ممکن است به من بدهد فضل
- نه تنها انجام بسیار خود را "ويه مقدس"
-اما داشتنش به عنوان من خود را خواهد شد."
پس سرش رو سرش رو سرش داد اشک از چهره اش به روح بیچاره من می ریخت. او اضافه شده:
دختر وکيه ي من
-من واقعا بهت پول دادم اشک
-به طوری که از طریق آنها ، من می توانم به شما بگویم به هدیه بزرگ از من خواهد شد.
چيزي که آدم نتونست با اشک دریافت کنید،
حتی اگر آنها را از طریق رفت چشمانم،
تو می توانی.
قبل از اينکه بترسونم، آدم از وی خواهد شد و بنابراین،
این رشد با شکوه در شبیه به خالق او،
آنقدر که همه در سل خوشحال بود و احساس افتخار به خدمت می کنند.
با اين کار، اون از دست رفته در اختیار داشتن از من خواهد شد. اگر چه آن را
گریه خيلي تقصیر اون بود
نه بیشتر از این، و
هنوز هم می تواند انجام خواهد شد من،
او دیگر نمی تواند آن را در اختیار داشته باشد. برای پیوندی که او را به خدا متصل می کرد شکسته شد.
این پیوند توسط من دوباره انجام شد، کلمه ابدی، بعد از چهار هزار سال. در اين زمان آدم از آستانه ي اعتماد به نفس عبور کرده بود
"با این حال،
با وجود این پیوند بازسازی الهی در میان بسیار
-اشک، نهنگ و -رنج،
چند نفر با این وضعیت راضی هستند از آدم پس از سقوط او:
فقط کارم رو انجام مي دم؟
دیگران
نمی خواهم در مورد من بشنون و يا بدتر از اون
عليه اون شورش کن
فقط کسانی که انتخاب می کنند تا با وسع من زندگي کنم، به دولت برسم از بی گناهی آدم قبل از سقوط او.
یک شکاف بسیار بزرگ وجود دارد بین کسانی که به خواست من و کسانی که آن را دارند، همان
که بین وضعیت آدم قبل از سقوط او و وضعیت خود را پس از او سقوط.
"وقتي که من به زمین، من مثل یک خدا در انجام آنچه لازم بود عمل می کردند آن مرد می تواند وضعیت اصلی خود را بازیابی کند، این است که، دارای ویه من است.
اگر چه در حال حاضر، اکثریت
لذت بردن از آمدن من تنها به عنوان یک درمان برای رستگاری خود را،
آیا بر وی خواهد شد من تماس بگیرید که به عنوان راهی برای رفتن به جهنم،
من همش منتظر روح ها هستم
-افزایش بالاتر و
-قبول کردن ويه من به عنوان زندگی.
با علنی کردن این ویل، صبر می کنم
-اون روح ها انتخاب مي کنن در اختیار گرفتن،
-اون پیوند الهی که من دارم ردون پولش رو ميده
بنابراین، اشک های من به تغییر خواهد کرد لبخندهای الهی و ستاره ای
-براي من و براي اونا
داشتم به چيزي که گفته مي شد فکر ميکردم بالاتر:
که وسوال الهی یک هديه و اون
به عنوان یک هدیه، ما آن را داریم به عنوان خوب خود را، و او که راضی به انجام باید به وس و نیاز خدا
-خودش تسلیم سفارشات و
-خيلي وقت ها بپرسم چي انجام دهد.
اگر او می خواهد به انجام یک عمل است که خدا مي خواهد
-اون بايد هديه رو قرض ب هديه و وقتی عمل کامل شد به عقب برگرد.
فکر کردن در مورد اين اتفاق به ذهنم خطور کرد
مقایسه های مختلف نشان دادن تفاوت بین دو وضعیت.
در اینجا دو.
- فرض کنید من در دریافت هدیه یک سکه طلا است که فضیلت تولید پول تا آنجا که من می خواهم. اوه! که من می توانم با این ثروتمند سکه طلا!
-حالا فرض کن يکي ديگر هیچ کس سکه مشابهی دریافت نکرده است، اما فقط برای یک ساعت، یا به منظور انجام یک کار خاص، و او را مجبور به بعدش اون قسمت رو برگرد
چه تفاوتی بین اینها وجود دارد دو تا وضعيت!
فرض کنید دوباره که من دریافت کرد به عنوان یک هدیه نوری که هرگز بیرون نمی رود.
بنابراین شب و روز، من در امان هستم و من دفع همیشه از این نور. مثل اينه که اون بخشي از از طبیعت من.
این به من می دهد مزیت همیشه دانستن
-چه خوب است به انجام آن و
-که دوری کردنش اشتباهه
پس، با این نور، من همه چیز را مسخره می کند:
از جهان ، از شیطان ، - از من احساسات و همچنین از خودم. این نور برای من یک منبع دائمی شادی:
-اون هیچ سلاحی ندارد، اما او از من دفاع می کند.
-اون هيچ صدايي ن داره، اما به من دستور می دهد;
-نه دست داره نه پا، اما او برای من یک راهنمای مطمئن به من منجر به بهشت است.
حالا فرض کنید که دیگری هیچ کس همان نور را دریافت کرد، اما
-که اون يکي ن داره به طور مداوم و
- که باید برای آن بپرسید که فکر میکنه بهش نیاز داره
-حتي انگار به اين معناست که اون رو بهت بدم سپس.
همانطور که او به دیدن عادت ندارد چیزهایی که با این نور،
-اون رو ن داره دانش از آنچه درست است و آنچه اشتباه است و
-قدرت کافی برای خوب انجام دهید و اجتناب از شر.
نداشتن این به طور مداوم نور در دست او،
تا چه تعداد ناامیدی، از خطرات و راه های باریک آن مواجه است؟
در حالی که ذهن من تصور نمونه هایی از این نوع، من فکر کردم:
زندگی در واتل الهی، این است که آن را در اختیار داشته و، بنابراین، آن را یک هدیه است. اما اگر خدا حاضر به دادن این هدیه به موجودی، این موجود بیچاره چه کاری می تواند انجام دهد؟"
سپس عیسی دوست من به من نقل مکان کرد، و، با فشار محکم بر او،
به من گفت:
دخترم
درست است که زندگی در من ویل یک هدیه است و آن را بزرگترین هدیه است.
اما اين هديه
-که ارزش نامحدودی داره
-که ارزی است که از ارزش در همه زمان ها،
-که نوري است که هرگز ضعیف نمی شود،
-که خورشید است که غروب نمی کند هرگز و
-که به شخصي که اون محل افتخار و حاکمیت در خلقت،
است اعطا شده تنها به کسانی که
-کسي که به خوبي از اين کار منتها استفاده ميشه
-کي اون رو هديه نخواهد کرد و
-کي آماده است جان خود را فدا کنند تا این هدیه در آنها سییورگی داشته باشد مجموع.
تا اين هديه رو به يک موجود ، من مطمئن شوید که برای اولین بار
-که واقعاً مي خواد و وي و نه اون
-که آماده است قربانی کردن همه چیز برای رسیدن به این هدف و
-که ، برای هر عمل آن در واقع ، آن را ادعا هدیه ای از من خواهد شد ، حتی در قالب وام.
وقتي ديدم که اون گرفته عادت به انجام همه چیز را با وام از من خواهد شد ، من آن را به او می دهد زیرا،
-در به طور مداوم برای آن درخواست،
-این به خودی خود شکل گرفته است که در آن من می توانم هدیه آسمانی سپرده.
پس از تبدیل شدن به عادت کرده اند با نشات الهی از من در قالب زندگی می کنند آماده
-اون مزه اش رو از دست داده خود را خواهد شد،
-قصر اون مورد توجه قرار گرفته و نمي تونو بیشتر به مواد غذایی پست از خواست خود را سازگار.
سپس
-خود را در اختیار داشتن این هدیه که اون خيلي دوست داشت
-اون با اون زندگي مي کرد و همه اش رو مي داد عشق.
حالا فرض کن مردی که کودک خردسال را بسیار دوست دارد
به او یک صورتحساب هزار دلاری می دهد
برای او به آمده و نگه داشتن شرکت او برای مدتی،
اما این، نمی دانستند که ارزش توجه داشته باشید، کودک آن را به هزار قطعه اشک.
نه آیا شما مرد را برای انجام این کار سرزنش نمی کنید؟
اجازه دهید ما نیز فرض کنید که، قبل از تکت را به کودک بده، مرد مطمئن می شود
که او می خواهد آن را با توضیح به او همه خوب او می تواند از آن قرعه کشی
و آن، پس از آن،
به جای پاره کردن یادداشت،
کودک از آن بسیار قدردانی می کند، مکان های آن را با خیال راحت و دوست دارد اهدا کننده.
در مورد دوم، شما نمی خواهد بلکه ستایش مرد برای انجام این کار.
اگر مردان قادر به انجام خوب کارهایی بین آنها انجام دهید، چقدر بیشتر می دانم که چگونه هدیه بدهم وی خواهد شد من
با خرد، عدالت و عشق.
با این حال، لازم است از شخص
به خوبی دفع شده است،
با هديه داده شده آشنا است و
واقعاً به اون رای میده
دانش برای او اولین گام برای برداشتن:
این دانش
راه را هم می کند و
مثل قراردادی است که باید باشد براي هديه امضا شده
-هر چه روح بيشتر به دست آورد دانش از من خواهد شد،
-هر چه بيشتر مي خواهد و
-هر چه بيشتر به بخشنده ي الهی فشار مي دهد تا امضای او را به قراردادی که آن را به او خواهد داد، پیوست کند.
"نشانه ای که من می خواهم در حال حاضر هدیه ای از من خواهد شد به موجودات است که من بسیار تمایل دارند که دانش او باید گسترش می یابد
همه جا.
بنابراین
- اگر شما می خواهید من را به من به پیوست امضا
به طوری که هدیه ای از من خواهد شد یا برای همه موجودات،
- مراقب باشید که هیچ چیز تو از چیزی که من بهت یاد میدم فرار میکنی
بعدش ذهن بیچاره ام شروع کرد به راه رفتن در اطراف در الهی در حالی که من هستم سعي کردم تمام کارهام رو تو اون انجام بده
بنابراین ، من احساس سرمایه گذاری از یک نور عالی و کارهای کوچکی که من انجام دادم وارد این نور شد و خود شد نور.
با این حال ، من نمی توانستم بدانم که در آن آنها خود را در این نور قرار داده است. من می دانستم فقط اونا اونجا بودن
در مورد من، اون بود حرکت در این نور غیر ممکن است. من می توانم البته وارد کنید.
اما از طریق آن به طور کامل در دسترس کوچکی من نبود. من عیسی مهربان در من نقل مکان کرد و به من گفت:
دخترم، چقدر زيباست برای دیدن یک روح در محل کار در من خواهد شد! با بازیگری در نور از من خواهد شد،
این است که با قانون واحد متحد خالق آن و
جای بر حق خود را می گیرد در این نور. او نمی تواند اعمال خود را در آن را ببینید،
اگر چه او مطمئن است که آنها جایگاه خود را در گذشته، حال و آینده داشته باشند.
"خورشید، تصویر نور الهی، در بخشی از این ملک است.
فرض کنید شما در جایی که توسط خورشید روشن شده است: شما نور آن را می بینید
-جلوي تو ، بالاي سرت پشت سر شما، -به سمت راست و- به سمت چپ خود را. تو نی نمی تواند، با این حال، می دانم چه بخشی از این نور شما را احاطه کرده است اما شما می دانید او شما را احاطه کرده است.
اگر
-به همان روشی که تبدیل به نور الهی،
-کار شما را می توان به نور خورشید
آیا شما فکر می کنم شما می توانید بدانید که در آن بخش هایی از نور مرتبط با اعمالت؟ قطعاً نه
با این حال ، شما می دانید که آنها از شما آمده و خود را در این گنجانیده نور.
آنجا می روید چرا زندگی در الهی خواهد شد بیشتر بزرگ است که ممکن است به شما اتفاق می افتد: توسط آن شما زندگی الهی.
"به محض اینکه خالق روحي را در ويولت خود مي بيند،
-اونو به آغوش خودش مي بره
-اون اونو به دور خودش مي زاره و
- او اجازه می دهد تا او را با او عمل دست خود و با قدرت فیات که توسط آن همه چیز ساخته شده بودند.
بنابراین ، اعمال موجودی
-روشن شدن ،
متحد به قانون واحد از خالق، و
-شکوه و ستایش او را می خواندند.
پس مطمئن باشید
-که بيشتر از همه مهم برای شما این است که در من زندگی می کنند و
-پس تو نباید بری هرگز زانو خالق خود را."
من کاملا با هم ادغام شدم در وثیقه الهی و روح نعنائی من در درون آن جریان داشت. من می توانم آن را در عمل در همه جا در ایجاد را ببینید.
اوه! چيزي که دوست داشتم
همراه او به طور مداوم، و
براي هر عملي که اون کرد به او پیشنهاد من بازگشت کوچک از عشق،
من با تشکر
ستایش عمیق و فروتن من شرکت.
عیسی دوست داشتنی من نقل مکان کرد در من و به من گفت:
دخترم
ویل من کار می کند به طور مداوم در میان چیزهای ایجاد شده به نفع موجودات.
اما که به ارمغان می آورد به اتمام آن چه خواهد شد من انجام آن؟ کي آخر کار رو اونجا مي بره؟
-اون موجود يا نه
-موجودی که در نظر همه چیز ایجاد شده به عنوان آینده از من خواهد شد.
بيا به گندم نگاه کنيم
پس از دادن به دانه آن
-فضیلت از germinating و ضرب ، من می بیند
در که آن را به خاک سپرده شود،
-که خورشيد اون رو بارو مي کند
-که باد اون رو پاک مي کند
-اون طراوت به اون کمک مي کنه ریشه را، و
- که گرما به او کمک می کند تا توسعه و رسیدن به بلوغ.
سپس من می دهد به ملک ماشین آلات
-محصول رو قطع کنید
- به ضرب و شتم آن و
-سنگ زدنش،
به طوری که آن را تبدیل به خمیر برای درست کردن نان.
در نهایت ، من خواهد شد
-به آتش زنگ مي زنه تا اين رو بپزه خمیر به طوری که آن را تبدیل به نان،
که او به دهان می آورد موجودات برای تغذیه در.
"بنابراین شما می توانید همراه را ببینید سفری که من می خواهد دانه از گندم به طوری که آن را نان به نفع موجودات می شود.
با این حال ، که قرار می دهد پایان دادن به اين مداخله ي الهی؟
او که نان را به عنوان که از من خواهد شد و از آن تغذیه می کند.
با خوردن این نان، او من را می خورد در آنجا پیدا خواهد شد، در نتیجه تقویت
-بدنش و
-روحش
می توان گفت که موجود صنعتگر است
-بقيه ي ويه ي ويه من
-به عنوان یک نتیجه از آن مداخلات با موجودات.
"این مورد برای همه است چیزهایی که در خدمت انسان ایجاد شده است:
-ويه من در اين مورد دخالت مي کند دریا و تضمین از افزایش ماهی;
-در زمين و اونجا دخالت مي کند گیاهان، حیوانات و پرندگان را چند برابر می کند؛
-در اين منطقه مستقر شده فضاهای ستاره ای و مطمئن می سازد که همه چیز کار می کند وجود دارد هماهنگ;
-پاها، دست ها و قلب موجودات به طوری که بی شماری از آن منافع برای آنها مفید است.
اما شادی او می آید تنها موجوداتی که همه این چیزها را در نظر می میوه هایی از من خواهد شد.
اگر من خواهد شد مراقب نیست بی رویه
-چيزي که خلق شده خدمت به مردان خوب
- بنابراین انجام هدف برای که آنها ایجاد شدند - ،
اینها مثل نقاشی خواهند بود به نمایندگی از چیزهایی که هیچ زندگی.
"در پایان روز، این
-اينها چيزي نيستند که ايجاد شده که به انسان خدمت می کنند،
-اما اين ميل من به از طریق آنها.
در نتیجه
-درک کردن ويدي من در چیزهایی که ایجاد شده و
خدمت به او و همچنین او خدمت به مردان
آیا این یکی از انجام این کار نیست مقدس تر از انسان؟
وقتی انسان این کار را می کند، احساس می کنم پرداخت و من حزب.
"این برای من اتفاق می افتد آیا چه اتفاقی می افتد به یک بازیگر که می خواهد به نشان می دهد.
مرد بیچاره
-چه کار سختي براي آماده سازی نمایش،
-حتي با توجه به حرکات، به طوری که مردم آورده شده است
گاهی اوقات به خنده،
گاهی اوقات به گریه!
او عرق می کند و بسیار خسته می شود. وقتی همه چیز آماده است، او مخاطبان را دعوت می کند و،
بیشتر اون مردم رو مي بينه که دارن ظاهر ميشند
-هرچي شادي بيشتري در قلبش بالا بره
زیرا نمایش به خوبی می تواند یک موفقیت بزرگ.
که مورد خواهد بود اگر ، پس از عملکرد ، دست خود را با سکه های طلا و نقره در تایید پر قدردانی عمومی.
از طرف دیگر، اگر،
پس از داشتن بسیار آماده و انجام داده اند تمام تبلیغات لازم،
هیچ کس نشان می دهد،
یا فقط چند نفر که ترک بعد از اولین عمل،
مرد بیچاره، چه رنجی، چگونه جشن پیش بینی شده خود را تبدیل به سوگوار!
چه چيزي اين مرد رو تحت غلبه قرار مي ده، اون چه کسی یک هنرمند با فصل است؟
مردمی که از این کار دوری می کردند نمايش اون
اين وضعيت من است که در تئاتر بزرگ ایجاد
صعود به بالا زیباترین صحنه برای مردان شادی –
نه به منظور دریافت، اما به منظور دادن:
-صحنه های با وزش نور،
-صحنه های گل از زیبایی تابشی،
صحنه هایی از زور توسط سر و صدا از رعد و برق،
-رفتار مداوم امواج و
-ارتفاع کوه های بلند
-صحنه های متحرک مثل اوني که
از کودک گریه، که میلزد و از سرما بی حس است،
صحنه های غم انگیز و غم انگیز از خون من و شور و شوق من،
-و صحنه مرگ من .
هیچ بازیگری به هیچ وجه استعداد ، می تواند به من در ویرایش صحنه های مطابقت ندارد زیبا همه با عشق پر شده است.
اما افسوس که چند نفر
- آیا درک نمی خواهد من پشت این همه صحنه و
-نمی دانم چگونه برای لذت بردن از میوه ها که از آن جریان دارد.
بنابراین، آنها حزب را به سوگوار تغییر دهید. که من در خلقت پیش بینی و رستگاری.
پس دخترم اجازه دهید هیچ چیز از شما فرار.
همه چیز را در نظر بگیرید ساخته شده به عنوان هدیه ای از من خواهد شد،
-چه کوچک و چه بزرگ طبیعی یا ماوراط طبیعی، تلخ یا شیرین.
-که آنها همه به شما به عنوان هدیه ای از من ظاهر می شود."
احساس کردم کاملا رها شدم توسط بهشت و زمین.
و من به یاد داشتم که عیسی قبلاً به من گفته است که من در تبعید سخت زندگی خواهم کرد انگار کسي جز من و اون نبود
همه دیگران از ذهن و قلب من ناپدید می شوند.
و حالا که همه در واقع رفته و من فقط با عیسی تنها زندگی می کنند، که آن را که اون هم من رو ترک کرد
اوه! خدای من، چه تلخی، چه شکنجه ای! به من رحم کن
برگرد پیش کسی که به تو نیاز داره زندگي بيشتر از زندگي خودش
در حالی که من حفظ این فکر و دیگران به همان اندازه افسرده کننده
که توصیفش خیلی طول می کشد اينجا -،
شیرین من جعیسی نقل مکان کرد در من و با آه به من گفت:
دختر وکيه ي من تشویق کردن!
جدا شدن شما به عنوان همراهی برای منفک شدن ويول من در ميان موجودات
که خیلی دردناک تر است از مال تو
ویول من مادر است از همه ي ميل انسان ها اون خودش رو تو مرکز خلقت برای
-انتشار يه انساني و
-اونا رو با خودش نگه دار
-اونا رو به زانو در مياين
-با شير اون بهشون غذا بده آموزه ها و
- آنها را در آن رشد شبیه با قرار دادن تمام خلقت به خود
قرار دادن.
بودن در مرکز هر یک از چیزهایی که خلق شده اند،
وی خواهد شد من با موجودات در هر کجا که هستند
بیشتر که یک مادر دوست داشتنی، او تضمین می کند که آنها
-هيچوقت مراقبتش رو از دست نده مهد کودک و
از دست دادن نه خود را از دست دادن و نه خود را مثل خدا.
"اما افسوس که
-هديه ي انسان ها هیچ حسابی از عشق و مراقبت از مادر
که آنها را با ویل من اسوده کنید.
-اونا ازش دوری میکنن
-خيلي ها اونو نمي شناسند حتي اون
-دیگران آن را نفرت و یا اهمیتی نمی دهند.
مادر بیچاره رها شده توسط فرزندان خود را!
در حالی که آنها زندگی خود را نگه دارید از اون، اونا از اين زندگي استفاده مي کنن تا بهش توهین کنن
آیا مادر می تواند تجربه رنج بیشتر از آن
رها شدن توسط بچه های خودش
-که برای اونا ناشناخته باشه به کي تولد داده؟
بنابراین، رنج انقراض ویول من بسیار شدید است.
"اجازه دهید مناقشات خود را همراه جدا شدن این مادر که به فرزندانش آه می کند در حالی که، با وجود
-اشک هاش
-تماس های مناقصه اش، آه هایش سربار
-یا حتی لهجه های خشمگین از مجازات های او، آنها از او دوری می کنند.
تو، دختر محبوب من ویل
آیا شما نمی خواهید برای به اشتراک گذاشتن دردناک رنج می برند چه خواهد شد من به عنوان یک نتیجه رنج می برند؟
بعدش شروع کردم به خداي من رو عبادت کن در ضمن،
من در ذهنم زندگی می کنم ستون شکسته نشده از سربازان به شدت مسلح. کاش فقط به عیسی مسیح به صلیبی خود فکر می کردم و نه برای دیدن این سربازان دیگر، اما، با وجود خودم، من هنوز داشتم مي ديدم
من به عیسی شیرین من دعا به من انتشار از این دیدگاه.
همه غمگین، او به من گفت:
دخترم
-اگرچه اون ستایش می کند صلح، جهان آماده برای جنگ و
-اگرچه اون طرفدار حقه توافق با کلیسا ، او آماده مبارزه با او.
همین اتفاق برای من افتاد:
-مردم من رو به عنوان پادشاه و در پیروزی به اجرا در حالی که من به بازگشت اورشلیم، اما آنها به زودی به من صلیبی.
«چیزهایی که نیست حقیقت محور نمی تواند نگه دارد طولانی.
-براي وقتي که حقيقتي وجود ن داره عشقی وجود نداره
-بدون حضور عشق زندگي داره از بين مي بره
بنابراین ، چه جهان پنهان نگه می دارد آشکار خواهد شد.
صلح به جنگ تبدیل خواهد شد. بسیاری از اتفاقات غیر منتظره ای رخ خواهد داد!"
سپس عیسی ناپدید شد و من بسیار پریشان باقی ماند. فکر بعدی به من صعود کرد:
عیسی عزیزم خیلی وقت ها به من می گفت که من نوزاد کوچک او هستم در الهی خواهد شد.
سپس که زندگی من در او آغاز می شود و من که بیشتر نیاز زیادی به او برای رشد من، او مرا تنها می کند.
پس، من مثل یک سقط جنین در الهی.
آیا شما نمی بینید، عشق من، در چه حالت رقت انگیز من خودم را پیدا کنید. چقدر طرح های خود را بر روی من مهم نيست؟
اوه! اگر شما نمی خواهید به احساس تاسف از من، حداقل رحم کن
-از خودت
-از طرح های تو بر من ، و
-کاري که تو انجام دادي روح بیچاره من!
در حالی که روح ضعیف من به دنبال غرق شدن حتی عمیق تر به این افکار بدبین، عیسی محبوب من از من آمد داخل
اون از سر به من نگاه مي کرد در پاهای او، او به من گفت:
دخترم
-در وسايه من، اينجا هم وجود ن داره مرگ و سقط جنین
-کسي که با ويه من زندگي مي کند ويه من رو به عنوان زندگي خودش داشته باشه
حتی اگر او احساس می کند که او در حال مرگ است و یا مرده، هنوز هم در وی خواهد بود. این یکی این کار را می کند در هر لحظه دوباره احیا کنید
-در یک زندگی جدید،
-به زیبایی جدید ،
-به يک خوشبختي جديد
وی خواهد شد من آن را نگه می دارد
-کوچک هر چند بزرگ،
-هر چند که قوي باشه
- کوچک اگر چه زیبا.
ويه من هميشه نگهش مي داره نوزاد تا
-که هيچ انساني نکنه، اما
-که همه چيز تو اون الهی باشه
بنابراین، زندگی او خواهد شد من است فقط.
اون به تمام اهداف من دست مي یابد با اجازه ندادن به هیچ یک از آنها فرار کنند.
"شما خواهید بود
مثل قطره در اقیانوس یا
دانه گندم در شمع گندم : حتی اگر قطره آب و یا
دانه گندم به نظر می رسد از بین می رسد، هیچ کس نمی تواند وجود خود را از بین ببرد.
در نتیجه
هيچ ترسي ن داري
از دست دادن درنگ نکنید زندگی خود را به تنها به من به عنوان زندگی است."
تأمل در الهی مقدس، سوال بعدی به من آمد به روح:
«چگونه است که پس از پس از شکسته با خواست الهی، آدم دیگر ساخته شده خوشحالی های خدا مثل قبل؟"
سپس عیسی مهربان من در من نقل مکان کرد و در پرتو نور، او به من گفت:
دخترم
قبل از خروج از روی ویول من، آدم پسر من و تمام عمرش بود و تمام اعمال آن بر اساس ويدي من محور بودم
او بنابراین دارای قدرت، تسلط و جاذبه است. همه الهی. تنفس او، ضربان قلب او و حتی ساده ترین اعمال او الهی را بیرون کرد.
تمام اون از بدنش خارج شدن عطر فوق العاده ستاره ای.
با اون خوش مي گذرونيم، نمي کنيم برای پر کردن او از منافع، به دلیل هر آنچه او انجام داد منبع از یک نقطه: ما خواهد شد.
ما همه چیز را در مورد او دوست داشت، ما هیچ چیز ناخوشایند در او یافت نشد.
-به فکر اون ، او وضعیت خود را به عنوان یک پسر از دست داده و به آن از خدمت کار منتقل می شود. قدرت الهی، سلطه، جاذبه و عطر در اختیار ناپدید شد.
او اعمال دیگر منعکس کننده الهی مانند قبل.
ما در حال حاضر نگه داشته ما فاصله، او، از ما و ما از او.
درست است که او همچنان به عمل مانند قبل، اقدامات خود را به ما نمی گویند. هيچ چيز
آیا می دانید چه چیزی برای ما هستند
اعمال موجودات حقایق خارج از پر از ویل ما؟
-اونا مثل اون غذاها هستند بدون ماده و بدون فصل که، به جای ایجاد لذت بردن از بشقاب، تحریک نفرت.
-اونا مانند میوه های رسیده بدون شیرینی و طعم هستند.
-اونا مثل گل بدون عطر.
-اونا مثل کشتی های کامل هستند اما پر از چیزهای محو شده، شکننده و آسیب دیده. این چیزها می تواند نیازهای سختگیرانه را برآورده از موجود، اما بدون دادن آن شادی کامل است.
آنها می توانند برخی را شکوه به خدا، اما نه پر از شکوه و افتخار.
با چه لذتی ما طعم غذای خوب آماده نیست؟ همانطور که تحریک می کند کل شخص!
بوی ساده از مواد غذایی خود را که آیا اشتها.
به نوبه خود، آدم، قبل از او بود و همه ي کارهاش رو با
از وی خواهد شد،
-که باعث اشتهای عشق ما و
-همه ما رو در نظر گرفت او به عنوان غذای خوشمزه عمل می کند. ما به اون پيشنهاد داديم بازگشت غذای خوشمزه از ما خواهد شد.
در نتيجه ي اون، او وسیله ارتباط مستقیم خود را با خالق خود را از دست داد،
-عشق خالص دیگر در او و
-عشق او به خالق خود با ترس مخلوط شده بود.
همانطور که او دیگر در خود را نداشت در اختیار داشتن خواست الهی، اعمال او دیگر همان ارزش.
همه خلقت ، انسان شامل ، دیگر به حال این عالی وي به عنوان منبع مستقيم زندگي
در واقع، بعد از تقصیر آدم
-چیزهایی که ایجاد شده اند دست نخورده باقی ماند. هیچ کدام از آنها را از دست داده اند منشاء.
-فقط مرد تنزل کرد :
آن را از دست داده است اصل خود را و از دست داده و او را به خالق خود را دوست دارم.
با این حال ، من نمی خواهد آیا آن را به طور کامل رها نمی کند.
اگر چه او دیگر در اندازه گیری برای حمایت از آن را به عنوان قبل از
از اون زماني که خودش رو داشت جدا از آن،
اون هنوز خودش رو پيشنهاد داده به عنوان یک درمان به طوری که او به طور کامل از بین نمی.
«ويه من اينه
درمان، تعادل، حفظ، سر و صدا، زندگی و پر از مقدسات.
که هر راهی که انسان می خواهد خواست من بيا سرجاش، اون اينطور ميشه.
اگر او آن را به عنوان یک درمان می خواهد، او می آید برای از بین بردن
-تب احساساتش
-ضعف بی صبری اون
-سرگیگوی غرورش
-بيماري وابسته هاش و
-و اينها.
اگر او آن را به عنوان غذا می خواهد، آن را این
برای احیای قدرت خود و
کمک به رشد آن در مقدسات.
اگر او آن را به عنوان وسیله ای برای رسیدن به می خواهد پر بودن مقدسات،
و بعدش ويه من جشن ميگيره برای او می بیند که او می خواهد به منشاء خود بازگشت. پس اون پیشنهاد می دهد تا او را به عقب
-دوستي اون با خالقش
تنها هدفی که او ایجاد شد.
من هرگز برگ مرد. اگر او را ترک کرد، او را به هیچ چیز تبخیر.
اگر او آیا به دنبال تبدیل شدن به مقدس توسط من،
-به هر حال وس و وي را مي تونم وسیله ای برای او حداقل نجات داده شود." شنیدن این را به خودم گفتم:
"عیسی، عشق من، اگر شما خيلي مشتاق اين کارم
-که ويه شما کار مي کند در موجود
-مثل وقتي که اون رو گرفتي ایجاد شده
چرا متوجه نشدی وقتی که شما به زمین آمدید تا ما را از سر بفرمید؟"
سپس، بیرون آمدن از داخل کشور من، عیسی مسیح من محکم به قلب خود را با برگزار شد او به من گفت:
دخترم، انگیزه اصلی که من برای آن به زمین آمدم دقیقا ممکن است انسان به هئیت من بازگشت همانطور که در آغاز بود.
اما، برای رسیدن به این، من مجبور بودم اول، با استفاده از انسانیت، فرم ریشه ها، تنه، شاخه ها، برگ ها و گل ها درخت از این رو میوه آسمانی از من خواهد شد بايد مي اومد
میوه را نمی توان بدون به دست آمده درخت. اين درخت بود
-با خونم آب شده بود
با رنج های من کشت می شود، و اشک هایم و
نور خورشید ویه من.
میوه از من قطعا خواهد آمد. اما، ما بايد در ابتدا
-مي خواستم،
-مي دونم چقدر مي دونم با ارزش و
-منافعش رو مي دونم
به همين خاطر تو رو دارم خیلی چیزها در مورد ویل من گفت.
در واقع، دانش او منجر به تمایل به آن را امتحان کنید.
و وقتي موجودات طعم منافع خود را، چند تن از آنها، اگر نه همه، به او تبدیل خواهد شد.
او دیگر هیچ تضادی بین خواست انسان و از خالق خواهد شد.
علاوه بر این ، پس از بسیاری از میوه هایی که رستگاری من در حال حاضر در تولید زمین، خواهد آمد میوه "شما در انجام خواهد شد زمین به عنوان در بهشت".
پس اولین کسی باشید که این میوه را.
و می خواهد هیچ دیگر غذا و یا هر زندگی دیگری به غیر از من خواهد شد."
در اینجا من بسیار پریشان بخاطر مرگ ناگهانی اعتراف کننده ام بنابراین، به رنج درونی من ناشی از مکرر من خصوصی سازی عیسی شیرین من این خبر اضافه شده است و رنج دردناک برای قلب من : از دست دادن تنها هیچ کس که روح بیچاره من را کاملاً نمی شناسد.
اما اجازه دهید "شما انجام خواهد شد" انجام شود همیشه!
زمين ناخوشایند بود تا چنین مردی را در اختیار داشته باشد تا او را بکاهد، خداوند اونو با خودش گرفتم
در این تلخی بزرگ از من بدون اعتراف پيدا کن
-و نمي دونم کجا برم تبدیل
-من به عیسی مهربان من دعا برای این روح پر برکت، گفت:
"عشق من، اگر شما آن را به من حذف شده، حداقل او را به طور مستقیم به بهشت با تو"
در گریه، من اضافه کردم:
"من آن را در خواهد شد شما قرار - آن را که شامل همه چیز : عشق ، نور ، زیبایی، و همه خوب است که انجام شده است و که خواهد بود - ،
که آن را تصفیه می کند، آن را زیبا می کند، غنی سازی آن را با همه که لازم است برای آن را به نظر می رسد به طور مستقیم به حضور شما."
وقتي داشتم اين دعا رو ميگفتم من در داخل جهان نور روح زندگی می کنند از اعتراف کننده ام که به سمت طاق بهشت مي رفت
اون حتی یه کلمه هم بهم نگفت
البته که بهم گفته شده بود با توجه به سرنوشت اعتراف کننده ام اما من تو در عین حال به خاطر من خیلی پریشان بودم سرنوشت خود را.
I من به عیسی دعا کردم که، در خدا،
-با اين حقيقت که اون با او اعتراف کننده من و
-که من کسي رو به سمت چه کسی به من تبدیل به
این مرا از نیاز به آزاد به طور منظم شرمنده اعتراف کننده من و او این فضل را به من اعطا کنید،
نه چون من آن را می خواهم،
اما چون او کسی است که آن را می خواهد.
اگر عیسی به من اعطا این فضل چون من آن را می خواهم، من احساس انگار ناپديد شدن وجود داره
-از زمین زیر پای من،
-از آسمان بالاي سرم یا
-ضربان قلبم و بنابراین
این برای من یک ننگ خواهد بود به جای یک لطف.
سپس، کاملا رها شده به رنج من، من همه چیز را به عیسی مسیح ارائه شده
که او ممکن است به من فضل همیشه برای انجام مقدس ترین خود را خواهد شد.
پر از شفقت برای من رنج و عذاب، عیسی من را محکم بر او نگه داشته و به من گفت:
دخترم، شجاعت، نکن می ترسم، من تو را ترک نمی کنم، من همیشه با شما خواهم بود. و من به شما می گویم قول می دهم که اگر هیچ کشیش
نه می خواهد خود را در دست خود قرار دهد،
نمی خواهم به دنبال من ويول، من تو رو از اين آزار و هيولت آزاد مي کنم
نه چون شما آن را می خواهید،
اما چون من کسی هستم که آن را می خواهم.
پس نترس، چون من نترس من اجازه نمی دهم که شما در این مورد بازی کنید. I خودم همه کارها رو انجام مي دم
من با حسادت تماشا خواهم کرد
نه به ترک خواهد شد خود را به هر طریقی مداخله کنید،
حتی با توجه به شما نفس ميکشيم فقط وسيد من خواهد بود که مداخله خواهد کرد
در شب های آینده، ناگهان چنین ترس را احساس کردم
-که عیسی محبوب
مرا غافلگیر کنید و
من را در رنج و عذاب خودم قرار می دهد معمول
-که شروع کردم به می وزش و جیغ می زدم، آنقدر که تصور می کردم که بخواهم او مرا آزاد کند.
سپس عیسی شیرین بیرون رفت از داخل من و، قرار دادن چهره خود را در برابر من.
او آنقدر گریه کردم که احساس کردم صورت خودم همه را حمام کرده است از اشک های او. در گریه، او به من گفت:
"دخترم، صبور باش.
اون سرنوشت رو به ياد داشته باش وزن جهان بر شانه های شماست.
آه! شما نمی دانید آنچه در آن است که که در این حالت رنج و عذاب با خودم باشم، حتی برای نیم ساعت یا پنج دقیقه!
این زندگی واقعی من است که اتفاق می افتد تکرار بر روی زمین.
این زندگی الهی است که
رنج می برند ، -- دعا کنید ، -- را به داد و ستد در شما.
و کي وکي خواست من رو ميگذاره در شما، بنابراین
- که در شما عمل می کند
-مثل کاري که تو من کرد بشر.
آیا شما فکر می کنید این کمی است چيزها؟"
سپس او همچنان به گریه در سکوت.
من دل شکسته بودم دیدن او گریه می کنم مثل این.
من فهمیدم که اون برای من گریه میکنه به منظور به من فضل
-که وي يه نوسان کامل داشته حقوق بر من،
- که آن را به طور کامل حفظ زندگی او در روح من،
-که هرگز نخواهم داشت زندگی.
اشک های او قرار بود وی در امنیت روح بیچاره من. آن ها هم برای کشیش ها می کردند تا
-که اونا از اين کارها استفاده مي کنند درک آثار او و
-اونا آماده اند که برای به انجام آوردن او خواهد شد.
من در الهی ادغام شدم مثل هم معمولي وي خواهد بود
ساخت من، ابدی "من شما را دوست دارم" از عیسی شیرین من، من به گردش در در خلقت با چاپ در همه جا این "من دوستت دارم"
از به طوری که همه چیز خلق شده به همان ارتعاش از این کار خود را رد کنید
"دوستت دارم"، من دوستت داره، "دوستت دارم" در آدرس خالق.
وقتي داشتم اين کارو مي کردم، من عیسی دوست داشتنی از داخل من بیرون آمد و،
-نگه داشتن من روی قلبش، اون بهم گفت:
دخترم، چقدر زيباست این "دوستت دارم" خطاب به خالق
توسط کسی که در من زندگی می کند وی خواهد شد!
با این "دوستت دارم"، من دریافت بازگشت عشق
از همه چیزهایی که ایجاد شده
براي هر کاري که کردم
و از آنجا که به عشق به معنی دارای آنچه که دوست داشته می شود،
-تو صاحب تمام خلقت هستي
-از آنجا که آن را به من و
-که بهت اجازه دادم دوستش داشته باشي .
"دوستت دارم" تو چاپ شده در همه جا به منزله مهر و موم خود را از در اختیار داشتن.
احساس دوست داشتنی، چیزها ایجاد شده
کسی را که آنها را دوست دارد;
آنها حزب و
خود را به او.
با اين شخص، ويد من اين هديه رو تاييد مي کنه
"وقتي دو نفر صاحبشون ميشند همان شیء،
یک توافق کامل باید دوباره به کار گرفته شود بین آنها در مورد چگونگی دفع شی.
اوه! همانطور که من خواهد شد در این شخص او را بالا می آورد
همه;
-دوست داشتن همه چیز خلق شده با عشق خدا،
-مالک مي شود و ملکه از همه خلقت.
دخترم
این در این خوشحال است اظهار می کنند که انسان خلق شده است.
ويه من ميخواست که اون داشته باشه همه در شبیه خالق آن باشد. و من می خواهم شما در آن ایالت باشید.
بنابراین، من نمی خواهم
هيچ تفرقه اي بين من و تو وجود ن داره
و آنچه که من است مهم نیست.
به همین دلیل من می خواهم شما را به همه اون چيزي که من هست رو مي دونم
و به عنوان
-تو عاشق همه چيز هستي و
-تو هرکي رو "من" خودت مي کني دوستت داره" همه خلقت شما را می شناسد.
-اون در تو احساس انعکاس آغاز بشریت و،
-در شادي اون ، اون مي خواد توسط شما در اختیار.
"من نسبت به تو به عنوان پادشاه
که حقی است و جرم توسط افراد خود را که دیگر نمی خواهید برای ارسال به قوانین آن است.
اگر آنها رعایت قوانین خاص ، آن است به زور، نه با عشق. بنابراین، پادشاه بیچاره مجبور به زندگی می کنند
-پس گرفته شده در قصرش
-از عشق اون محروم شده افراد و تسلیم خود را به خواهد شد. با این حال یکی از موضوعات او یک استثنا است:
این است
-کاملا به پادشاه وفادارم
-کاملا به آن موضوع خواهد شد.
او گریه می کند و تعمیرات برای اذعان های سر به راه هموطنان و
اون هر کاري ميکنه تا پادشاه پيداش کنه در او همه که او باید در افراد دیگر خود را پیدا کنید.
«پادشاه آورده می شود اون شخص رو دوست داشته باش
او را مشاهده می کند تا ببیند که آیا او ثابت به منظور مطمئن شوید که آنچه او قصد دارد برای انجام عاقبت خواهد داشت.
در واقع، برای قربانی کردن خود و انجام درست است
برای یک روز آسان است،
اما برای انجام این کار در طول زندگی خود بسیار مشکل تر است.
اگر این اتفاق می افتد، به این دلیل است که فرد با یک فضیلت الهی ساکن است.
هنگامی که پادشاه از این شخص مطمئن است،
-اون اونو به قصرش مي بره و
-هر چيزي که ميخواست رو بهش مي داد تا قادر به دادن به تمام افراد خود را. با نادیده گرفتن دیگران، او به تولد نسل جدید ، از جمله اعضا هیچ جاه طلبی دیگری به غیر از
--- با ميل خود زندگي کند و
---- کاملاً به اون باشه تسلیم به عنوان کودکان متولد شده از رحم او.
دخترم، تو پیدا نمیکنی من با تو چي کار مي کنم؟ مستمر من دعوت به زندگی در من خواهد شد
برای که نه تو، بلکه مال من در تو زندگی می کند، و من تمایل سرجاش برای دیدن جریان در همه جا در خلقت
-دوستت دارم
-اعمال عبادتی شما و
-اعمال خود را از پاداش
به خالق به نام همه مردان، به اولین کسی که در آمد زمین به آخرین آمده، آیا آنها به وضوح نشان می دهد
- که من می خواهم همه چیز را از شما قادر به همه چیز را به شما بدهد، و
-اون، بالا کردن تو همه
من میخواهم که خواست من باشد در شما ترمیم شده،
همه زیبا و پیروز به عنوان در آغاز بشریت؟
"موجودات رد خواهد شد من ، اگر چه در اصل آنها تو اون زندگي ميکردم اگر چه رد کرد ، من خواهد شد
-نه با این حال ، به طور کامل خارج نشده است و
- می خواهد به دست آوردن مجدد فضای زندگی خود را در موجودات.
آیا شما نمی خواهید به او اولين فضاي زندگي کوچک؟
پس توجه کن
اگر می خواهید یک کار انجام دهید،
-خودت تنها اين کارو نکن
-ولي از ويه من بپرس که این کار را برای شما انجام دهد.
در حقیقت
-انگار خودت تنها اين کارو بکني آن را نادرست حلقه، و
-اگر اين ويه من است که واقعیت
"این درست زنگ خواهد شد،
با بهشت هماهنگ خواهد بود
با فضل و فضل ادامه خواهد داشت و قدرت الهی،
--این نتیجه خواهد بود بهره برداری از خالق در موجود،
"اون عطر الهی خواهد داشت"
اون همه چيز رو در آغوش مي هد موجودات یک آغوش، و
"همه احساس عمل در او" از خالق در میان موجودات مفید است."
به خودم گفتم:
"چرا در من وجود دارد خیلی ترس بزرگ
به انجام کاملا و به طور کامل مقدس ترین خواهد شد خدا -- در به نقطه از دست دادن آگاهی از آن؟
فقط فکر شکست در این نقطه من را آسیب می بیند.
چه اتفاقی خواهد افتاد
-اگر من از شایان ستایش از خالق من، اگر تنها برای یک لحظه؟"
وقتي داشتم به اين فکر ميکردم عیسی مهربان من از داخل کشور من آمد و, گرفتن دست های من در او،
او آنها را با عشق غیر قابل توضیح بوسه، و سپس، فشار دادن آنها را در خود قفسه سینه
اون با ملايمت بهم گفت:
دخترم، چقدر زيباست من کار را از طریق دست خود را!
شما حرکات برای من زخم است، اما زخم های الهی، چون از عمق وجاهت من آمده اند که تسلط و پیروزی در شما. بنابراین ، من احساس می کنم صدمه دیده است که اگر توسط یکی دیگر از خودم.
شما به درستی می ترسند. اگر تو وس و وی را ترک کردی، اگر فقط
برای یک لحظه، چه فاجعه ای سقوط میکنی!
شما از دولت پایین می آیید آدم بی گناه به حالت آدم گناهکار.
"همانطور که آدم در بود رئیس تمام نسل های انسانی،
-با جدا کردن خود از وي از خالق آن،
-ميل انساني اون یک کرم را به ریشه های درخت نسل ها معرفی کرد.
همه انسان ها تجربه خراب کردن که این کرم از انسان خواهد شد آنها را باعث از آغاز بشریت.
همه عمل تولید شده توسط یک انسان خواهد شد به متصل نیست که از خدا
- ایجاد فاصله بی پایان بین خالق و موجود
-در چيزي که مقدسات رو تصور مي کنن زیبایی، مردی، نور، علم و غیره
"با کناره گیری از خداي من، آدم از خالقش فاصله گرفت این اثر تا حد زیادی
کاهش آن،
فقیر کردن آن و
آن را نامتعادل،
و نه تنها او، بلکه همه نسل های انسانی که بعد از آن. وقتی شر در ریشه، تمام درخت رنج می برد.
پس دخترم از آنجا که من به شما زنگ زدم تا در راس باشید از ماموریت من خواهد شد ، من باید بازسازی ارتباط بین شما و خالق،
-برای از بین بردن فاصله بین وس خود و وی،
-به منظور قادر به شکل در شما ریشه درختی که نهال آن صرفاً ویول من خواهد بود.
"اگر، پس از آن،
-تو داشتی یه عمل از خودت انجام می دادی انسان به وی خواهد شد من متصل نیست،
شما یک کرم ناسالم را به معرفی ماموریت من به شما و به عنوان یک دوم آدم،
شما ریشه درخت از من خواهد شد که من آلوده در روند آموزش در شما و
شما همه کسانی که می خواهید به پیوند بر روی این درخت.
«من کسي هستم که خلق مي کنم این ترس در تو،
-تا ويل من برمي خدنگه به طور مداوم در شما و
-که همه اینها را نشان می دهد که من تو رو مجبور کردم که به طور مداوم در تو میوه داشته باشي
برای تشکیل ریشه ها، تنه، شاخه ها، گل ها و میوه ها
از درخت الهی من در این روند هستم به شکل در خودتان، به طور کامل از خود را از خواهد شد انسان.
به این ترتیب،
تو باید به منشاء خودت برگردی
همه در رونق از خالق خود را.
و راضی با کار اصلی خود را از ایجاد آن مردی که در تو یافت می شود، توهین را از شما انتخاب مردم خود را از
"تو خواهد بود ساخته شده بر روی زمین به عنوان در آسمان".
پس دخترم، باشه توجه
تا با هم در تضاد نشي کار ويدي من در تو
-من اين کار رو خيلي دوست دارم
-خيلي برات هزينه داره که
با حسادت، من از همه استفاده خواهم کرد منابع من به طوری که انسان خود را هرگز به زندگی می آیند."
این کلمات عیسی مسیح به من متعجب شدم، و من به وضوح تفاوت را دیدم
-وارد یک عمل در خواهد شد انسان و
-یه عمل در خواست الهی
وقتی خودش عمل می کند ویل، موجود
-از دست می دهد شبیه خود را به آن خالق
-از شر زیبایی خلاص می شود که در خلقتش داشت،
-خود را با مردم بدچاره پوشش می دهد کهنگ
-عقب ماند در درست است
-مثل شیطان به نظر می رسد و نه از خدا، و
-از غذاي آبي تغذيه مي کنه
تقريباً ميلنگ
من سعی کردم خودم را بیشتر همه جا کنم در اعماق الهی و
من برای کمک به من خواستار مادر ستاره ای
به طوری که با هم و از طرف همه ما به عبادت الهی خواهد شد. بعد بهشت باز شد و عیسی من، قلب خود را در جشن، به من گفت:
«دختر از من خواهد شد، شما باید بدانند که
-وقتي که ويل من بر اون کار مي کند در یک روح،
-مالکیت هر کاری که میکنه رو می بره اون روح.
بنابراین، این طور نیست شما که از مادرم درخواست کردید، اما ویول من در شما.
در مورد مادرم، در جلسه دادرسی به چالش کشیده شده توسط الهی خواهد شد
که همیشه کل و پیروز در او - ،
اون فهمید که یکی از خانواده آسمانی از او خواستند که به زمین برود.
او بلافاصله گفت همه بهشت:
"بيا بريم، بريم، اون کسی از خانواده ما
که ما را به پر کردن وزات خانوادگی بر روی زمین."
آنها بنابراین همه در اینجا با ما: باکره، قدیسان و فرشتگان، برای انجام عمل عبادت شما می خواهید انجام دهید. و تواهين وجود دارد برای دریافت این عمل.
وی افزود: "من چنین قدرت آن می تواند
-همه چيز در بر مي ه و
- برای انجام همان چیزی به همه در یک عمل.
تفاوت بین
روحي که اجازه مي دهد تا به اين کشور برسيم در او خواهد شد و که زندگی می کند که توسط نفس او بزرگ است.
*در مورد اول،
-اين ويه ي الهی است که دعا کنید، عمل کنید، فکر کنید، نگاه کنید و از طریق روح رنج می برند.
-در هر یک از حرکات اون روح. آسمان و زمین در حرکت هستند،
از به طوری که همه
- احساس قدرت خدا عامل در موجود و
-در آن شناخت و و يه راهي به وجود اومده همه در بهشت
محافظت این روح،
کمک به او،
دفاع از آن ، و
بعد از روزي که او با آنها در سرزمین پدری آسمانی خواهد بود.
"و این درست برعکس است. برای
اون که با ميل خودش زندگي مي کند تمیز -- که کلید
-از جهنم
-بدبختی و
-تناقض-:
او نمی داند که چگونه به هر کس دیگری باز چیزی که بد و
-اگر کار خوبي داشته باشه، نيست که در ظاهر،
چرا که کرم او در او وجود دارد خود را که می خورد دور در همه چیز.
بنابراین ، حتی اگر باید به قیمت جان تو تمام شود، هرگز از وی خواهد رفت.»
علاوه بر رنج و عذاب فوق العاده از عدم وجود عیسی شیرین من،
من تحت ستم قرار گرفتم بسیاری از افکار در ذهن من تکان دادن.
I با این امید که او مرا به تنهایی بیش از حد ترک نمی مبارزه برای مدت طولانی و ترس از هرگز او را دوباره نمی بینم.
عیسی مهربان من من را با تعجب
-با پر کردن خودم کاملا با اون
-به طوری که من دیگر خودم را دیدم خودم، اما او به تنهایی در وسط یک دریای بسیار زیاد از کوچک شعله های آتش
نمایندگی از همه حقایق مربوط به تواهلی او و ویل مهربان او.
من دوست داشتم همه آنها را نگه دارم این شعله ها به منظور
-تا کاملاً بدونم کسی که همه چیز برای من است و
-تا به همه.
به هر حال، ممکنه پیدا کردن کلمات برای بیان این چیزها غیر ممکن است،
-با توجه به که ذهن من خیلی محدود است که همه آنها را مهار کند،
-علاوه بر گم شدن در مقابل مصونیت الهی.
البته ، من می توانم درک چند چیز.
اما زبان ستاره ای است بسیار متفاوت از زبان زمین
بنابراین، من نمی توانم پیدا کردن کلمات را به من درک کنند.
وقتی که من با عیسی مسیح هستم، من همان زبان او و ما یکدیگر را کاملا درک می کنیم.
اما وقتي خودم رو تو خودم پيدا کردم بدن، من به سختی می تواند چند چیز می گویند و من مثل یه بچه استمرز میکنه
در حالی که من در این دریا شنا می کردم شعله های کوچک، عیسی محبوب من به من گفت:
"درست است که کوچک نوزاد از ویل من شرکت می کند
به بیتیودها،
به شادی ها و
به سعادت کسی که او را به نور آورد.
تمام شعله های آتشی که در آن می بینید دریای من نمادی از
- ضرب و شتم مخفی،
-شادي ها و
-سعادت
که ویل من شامل آن است.
I راز بگو چون
_je هنوز در هیچ کس مجموع ضرب و شتم موجود در من ویل
--بودن از آنجا که هیچ موجودی است که وجود دارد ترتیبات برای دریافت آنها.
"این بیتیودها باقی می ماند قفل شده در تنوع در حالی که در انتظار که ما آنها را در کسی که بدون زندگی می کنند سپرده وقفه در ویل ما.
او با ما يکي ميشي
-تمام درهای الهی به او خواهد بود باز و
-صمیمی ترین رازهای ما ممکن است به او نشان داد.
شادی ها و ضرب و شتم ستاره ها را می توان با یک موجود به اشتراک گذاشته تا حدی که می تواند آنها را دریافت کند.
هر آشکاری که من تو رو میکنم تصور خواهد شد من ضرب و شتم از بزرگ از سر خدا.
نه فقط این ضرب و شتم شما را خوشحال و دفع شما را به بهتر است در زندگی من خواهد شد،
اما آنها شما را برای آشنایان جدید آماده می کنند.
علاوه بر این، تمام بهشت است که درخشان با این ضرب و شتم از رحم ما. اوه!
-مثل از شما سپاسگزارند و
-همون طور که براي من دعا مي کنن ادامه این آشکارات از من خواهد شد!
این ضرب و شتم بودند با خواست انسان در درون ما قفل شده هر عمل به خواست انسان قفل اجرا شد بر روی آنها،
-نه فقط به موقع
-اما تو "اتميته ".
"هر عملي که مي خواستم انجام شده در زمین
-در روح دانه از ضرب و شتم
-که تو بهشت ازش لذت مي بره
بدون دانه آن، نمی توان امیدوار بود گیاه را دریافت کنید.
بنابراین ، من به شما بگویم می خواهم عمیق تر و عمیق تر به خواست من."
من احساس می کردم در یک فضای فوق العاده ستاره ای، به طور کامل غرق در الهی خواهد شد.
-پیدا کردن در من همان خواهد شد که آنها،
همه اعمال از خواست الهی داشتم يه بوسه بهم مي دادم
من اون بوسه رو به اونا دادم و من در هر یک از چاپ "من شما را دوست دارم".
آنها به نظر می رسید تمایل به توسط من به رسمیت شناخته شده و برای به دست آوردن من تایید. سپس عیسی شیرین من از داخل من بیرون آمد.
با دست های الهی اش
اون من رو به نور محدود کرد که در آن من خودم را به طوری که من فقط می تواند ببینید عیسی مسیح، خواست او و هر کاری که او انجام داد.
چه خوشبختی، چه شادی! عیسی مسیح همچنین جشن می گرفت.
اون خيلي از من خوشحال به نظر مي رسيد را ببینید در او خواهد شد
که تنبلی نمی خواست تا فقط از وس و وي مراقبت کنم
به طوری که آن را کامل در من و ممکن است آن را بر همه پیروز،
به طور کامل به دست آورد هدفی که همه چیز برای آن ایجاد شده است.
بعدش بهم گفت:
دخترم، نوزاد کوچک از خواست من، شما باید بدانید که هر کس که به دنیا آمد وی خواهد شد من
- می تواند یک مادر و
-تولد بسیاری از فرزندان از من خواهد شد.
برای مادر باش،
لازم است که خود آنچه در آن طول می کشد تا به شکل زندگی شما می خواهید را به نور. این است که از خون او ساخته شده, گوشت او و به طور مداوم مواد غذایی مصرف می شود.
اگر شما یک دانه ندارد و یا ماده کافی، نمی توان امیدوار بود که مادر باشد.
با اين حقيقت که تو به دنيا اومدي در تو بذر ثمر بخش است. لازم است.
ما می توانیم بگوییم
-که هر دانشي که من به شما دانه برای یک کودک از من خواهد شد.
-اعمال مستمر شما در خواست من
به منزله مواد غذایی فراوان به شما اجازه می دهد
"برای تشکیل این کودکان در شما،
--تا سپس آنها را به ویه من.
آنها تا ابد خواهد بود لذت مادری که آنها را به تولد.
"هر رویداد اضافی که من شما را به معنی
تولد جدید تنظیم با وس ميل من
زندگی الهی جدید برای همیشه موجودات، و
کاهش خواهد شد انسان به نفع الهی خواهد شد.
پس شما باید خیلی توجه
که هیچ چیز از شما فرار نمی کند،
حتی بیشتر تظاهرات کوچک.
چرا که تو مرا از فرزندی محروم می کنی بیشتر که
-مي دونم که ويه من
-دوست دارم،
-تسلیم قدرتش و
-اون رو مشخص کن.
پس نمي دونم چرا من ترس معمول خود را از مقدس ترین او احساس ویل، انگار فقط برای یه لحظه
بنابراین ، عیسی دوست داشتنی من برگشت و، همه عشق، او به من گفت:
دخترم، چرا می ترسی؟
گوش کن، وقتي نگراني از ترس بیرون رفتن از ویل من، این مرا خوشحال می کند.
چرا که آب زیادی در دریای وجود دارد من خواهد شد که در آن شما هستند
- که شما می توانید پیدا کند محدودیت های قادر به ترک آن.
-هر جا که شما مراحل خود را هدایت - راست، چپ، جلو یا عقب - تو راه می رفتی، آره، ولی همیشه تو دریای من بودی و خواهد شد.
"آب این دریا تو خودت که اون رو تشکیل دادی
در حقیقت، از آنجا که ویه من بی حد و حصر است،
-با خيلي از کار هاي تو
-تو اين دريا رو شکل دادي که تو نمی تواند فرار کند.
و ترس شما از ترک ریشه های خود را
امواجی را تشکیل دهید که شما را غرق می کنند بیشتر در این دریا.
با این حال ، من شما را ندارد سرزنش، برای من می دانم که در آن شما هستند و چگونه شما هستند. من به دنبال به سادگی به شما الهام بخش در صلح در من زندگی می کنند و خواهد شد.
I شما را با چیزهای شگفت انگیز تر شگفت زده
-اين باعث مي شود همه چيز رو فراموش کني، از جمله ترس های خود را درک،
و در صلح شما باید در دریا بادبان از من خواهد شد.
و من، کاپیتان الهی،
من لذت ببرید راهنمای کسی که به طور کامل در عالی ما زندگی می کند "وي". اجازه دهید همه آن را برای شکوه خدا و به سردرگمی من،
من که بدبخت ترين هستم از همه موجودات.
افتخار به خداوند!